زندگى مردم را فلج مى كند.
اينكه اگر عطسه كردى، از انجام كار مورد نظر، منصرف شو، يا اگر در آغاز سفر با سيّدى رو به رو شوى، از اين سفر باز نخواهى گشت، پس از رفتن منصرف شو و امثال آنها، غالبا اصل و اساسى ندارد و عمل كردن به آنها، زندگى را دچار اختلال مى سازد و در هيچ يك از روايات نيز نقل نشده كه پيشوايان دينى ما به چنين امورى وقعى نهاده باشند؛ بلكه برعكس، با دادن دستورهايى، مردم را از تأثيرات احتمالى اين موهومات و عادات ناصحيح نجات داده اند. ۱
بديهى است كه مردم به لحاظ اعتقادات دينى، با پرداخت صدقه يا قرائت قرآن يا دعا يا گرفتن روزه، خود را از تأثير نفسانى نحوست ايّام و تطيّرات ـ كه در جامعه رواج يافته ـ مى رهانند و آرامش روحى پيدا مى كنند؛ امّا معلوم نيست با انجام دادن عاداتى چون پريدن از روى آتش در روز چهارشنبه آخر سال و خارج شدن از شهر و گره زدن سبزه در روز سيزدهم فروردين، بتوان شومى اين روزها را ـ در نظر معتقدان ـ خنثى نمود.
تجربه نشان داده كه گاه ارتكاب همين اعمال، خود سبب بروز گرفتارى ها و مصائبى براى مردم مى شود. چه بسيار افرادى كه در روز چهارشنبه آخر سال يا سيزدهم فروردين، با آتش بازى و يا به صحرا رفتن، دچار حوادث ناگوارى شده اند و چه بسيار افرادى كه به اين اعمال مبادرت نمى كنند، امّا از آن خطرها مصون بوده، روز خوب و پر بركتى را سپرى مى كنند. البتّه ناگفته نماند كه بسيارى از ايرانيان مسلمان كه بعضى از اين امور را انجام مى دهند، از باب اعتقاد به نحوست اين روزها نيست، تا با انجام دادن آن اعمال، نحوست آن روزها را دفع نمايند، بلكه براى آنها جنبه تفريح و سرگرمى پيدا كرده و هيچ اعتقادى در وراى آن وجود ندارد.
بعضى از رواياتى را هم كه احيانا از نظر سند معتبر شمرده اند، بر تقيّه حمل كرده اند؛ ۲ چرا كه در ميان اعراب نيز مثل ساير اقوام و ملل، چنين اعتقاداتى رواج داشته
1.ر. ك: بحارالأنوار، ج۵۶،ص۲۳ .
2.الميزان، ج۱۹، ص۷۴ .