سعادت ايّام و انجام دادن اعمالى كه در اين روايات سفارش شده، بخصوص اعمالى كه براى روزهاى ماههاى سال شمسى آمده ـ و در بين فارسى زبانان رايج است ـ عمل كرده باشند. در حالى كه اگر چنين وظيفه اى بر عهده مردم بود، على القاعده به لحاظ انگيزه قوى در بين مردم در همه زمانها، بايد نقل مى شد.
ثالثا، مفاد اين روايات، چيزى شبيه سخنان ساختگى آن دسته از منجّمان ايران قديم است كه به احكام نجومى مى پرداخته اند.
رابعا، بعيد نيست كه در جعل اين روايات و مسائل، اغراض سياسى، مانند احياى سنّتهاى قومى و تقويت دول ايرانى نيز نهفته باشد و اين امر، بر كسانى كه با آنچه بين قدرتهاى سلطه گر رواج دارد كه حتّى بر عقايد، افكار و مقدّسات مردم نيز حكمرانى مى كنند و منجّمان و پيشگويانى را در اين راه استخدام مى نمايند، پوشيده نيست. ۱
ناگفته نماند كه اين توضيحات، در ذيل بحث از سعادت و نحوست ايّام ماههاى عربى، در باب 21 كتاب «السماء والعالم» آمده است. و روايات اين باب، غالبا از كتب «مكارم الأخلاق»، «الدروع الواقية»، «زوائد الفوائد» و «العدد القمرية» نقل شده كه هيچ كدام از كتب معتبر روايى شمرده نمى شوند.
بعضى از نويسندگان نيز با اشاره به روايت معلّى بن خنيس از امام صادق(ع) درباره نوروز كه فيض كاشانى در رساله خويش آورده، اين سخنان را كه از سوى بعضى از اصحاب ائمه(ع) مطرح شده، به سبب علقه و ارتباطى دانسته اند كه بين آنان و زرتشتيان قديم بوده است كه با انگيزه رواج آنچه بين ايرانيان به صورت عادت رايج بوده، در ميان اعراب، آنها را به يكى از پيشوايان دينى نسبت داده اند تا در مردم مسلمان مؤثّر باشد و به دليل سفارش ائمه(ع)، به انجام دادن آنها مبادرت ورزند. ۲
بايد گفت:هرچند به دليل ضعف راويان و ناشناخته بودن بعضى از آنان و سابقه چنين
1.بحارالأنوار، ج۵۶، ص۹۰ (حواشى استاد محمّد تقى مصباح يزدى).
2.مجموعه انجمن در ايران شناسى، ش۱(روز شمارى در ايران باستان و آثار آن در ادبيات فارسى)، محمد معين، ص۶۸ـ۶۹ .