گفتگو با آية الله رضا استادي - صفحه 11

باز اگر حديث نقش مهمى در معارف نداشت، اين همه اهتمام، هم براى نشرش، هم براى حفظ و حراست و صيانتش، هم براى بيان معانى اش، لزومى نداشت. اينها را ما كنار هم كه بگذاريم ـ به خصوص مطلب اولى را كه عرض كردم ـ تقريبا روشن مى شود كه ما به حديث، مثل قرآن مجيد در تبيين معارفمان (معارف به معناى وسيع يا معارف به معناى خاصش)، در اخلاقمان، در فقهمان و در همه ابعادى كه جامعيّت اسلام آن را اقتضا مى كند، نياز داريم.

علوم حديث: به نظر حضرت عالى، جعل در روايات، چه عوامل و انگيزه ها و زمينه هايى داشته است؟ به هر حال، يكى از پديده هاى بسيار شوم در تاريخ مسلمانها همين ساختن حديث بوده است.

آية اللّه استادى: راجع به جعل حديث و احاديث مجعول، مطالبى از سابق در ذهنم بود كه پرسش شما زمينه اى براى طرح آنهاست. اين مطالب (كه مربوط به جعل حديث در حوزه شيعه است) احتمالا مورد انتقاد قرار بگيرد يا بعضى ها با نظر بدوى خيال كنند كه اصلا يك حرف باطلى است؛ ولى البته از نقد و بررسى بايد استقبال كنيم.
معروف است كه احاديث جعلى در بين احاديث ما زياد است. بنده جدّا اين حرف را خلاف واقع مى دانم. جمله اى از رسول خدا(ص) نقل شده كه ايشان فرموده است: «كثُرت علىّ الكذّابة». به نظر من، اين جمله، بد معنا شده است؛ چرا كه كثرت در هر كارى به تناسب خودش معنا مى دهد.
مثلا يك شهر پر جمعيت يك ميليون نفرى را فرض كنيد كه بايد طبعا امن و امان باشد و مردم آن، خواب آرامى در شب داشته باشند و اگر مى خواهند به مسافرت بروند، دغدغه سرقت خانه شان را نداشته باشند. در چنين شهرى، اگر در طول يك سال، بيست بار دزدى بشود، تعبير كثرت دزدى در اين شهر، صادق

صفحه از 31