گفتگو با آية الله رضا استادي - صفحه 18

شنيده باشيد كه بعضى فضلاى معاصر هم عملا اين كار را كرده اند؛ ولى به نظر من، آنها هم گرفتار اين توهّم شده اند كه بسيارى از احاديث جعلى است و قابل استناد نيست؛ لذا رفته اند سراغ قرآن و به آن بسنده كرده اند. البته مطالعه كردن نوشته هاى خود اين آقايان هم مؤيّد همان حرف اوّلى من است كه اين جور بحثها كه در آنها فقط به قرآن بسنده شده، نمى تواند بحثهاى كاملى باشد.

علوم حديث: در مواجهه با روايت، بعد از اينكه از حيث سند اطمينان حاصل شد و مستند بودن آن محرز شد، مسئله بعد، فهميدن و فقه الحديث است. در حوزه فهم روايات و فهم سنّت، با چه مشكلاتى رو به رو هستيم و آنها را چگونه مى توان برطرف كرد؟

آية اللّه استادى: در اين زمينه، عرض بنده اين است كه ما در تشبيه روايات به قرآن، مى توانيم يك مطلب مفهوم و متينى داشته باشيم. اين تفسير موضوعى قرآن كه حالاها ديگر خيلى جدّى مطرح شده است و از قبل هم تا حدّ زيادى مطرح بوده است (گفته مى شود كه علامه مجلسى در صدر هر باب از ابواب احاديث، تقريبا آيات مربوط به آن را جمع كرده است) راه اطمينان بخشى است كه ما كلّ مطالبى را كه در يك موضوع در قرآن هست، در كنار هم بگذاريم و استنتاج كنيم و به اسلام نسبت بدهيم عين همين بايد در احاديث پياده شود. به نظر من در احاديث به اين روش عمل نشده؛ چون اصلا امكانش نبوده است.
به طور قاطع مى توان گفت كه در عين اين كه علماى گذشته ما اهل فحص و تفحّص و تتبّع بوده اند و از حافظه هاى خيلى خوبى برخوردار بوده اند، ولى الآن كه اين كارهاى فهرستى و كارهاى رايانه اى انجام مى شود، معلوم مى شود كه آن تتبّعها و تفحّصها كامل نبوده است. من فكر مى كنم بهترين راه براى بهره بردارى

صفحه از 31