گفتگو با آية الله رضا استادي - صفحه 23

داشته، مورد بررسى قرار بدهيم . بالاخره اين كلمات، مخاطب داشته و براى او مفهوم بوده است؛ يا لااقل فكر مى شده كه در آينده مخاطبى دارد كه بايد برايش مفهوم باشد. فكر نمى كنم كسى اين حرف را بپسندد كه مخاطب نوع كلمات اميرمؤمنان(ع) فقط عرفا يا فقط فلاسفه بوده اند. بالاخره بيان، يك بيانى است كه مخاطبش مشخّص است. من فكر مى كنم كه با اين نگاه و اين روش تحقيق، عمده مشكلات فهم حديث، قابل حل است.

علوم حديث: يك بحث ديگر كه خوب است مطرح بشود، مسئله برگرداندن حديث از زبان اصلى به زبانهاى ديگر است. در چند سال اخير، در زمينه ترجمه قرآن، حركت خوبى صورت گرفته است و يك مقدار وسواس و دقّت بيشترى دارد خرج مى شود؛ امّا به ترجمه حديث، شايد كمتر توجه شده است. شايد بعضى از كتابهايى را كه در همين ايام ترجمه شده، ملاحظه فرموده باشيد. ما در يكى از شماره هاى قبل، نقد مفصّلى داشتيم بر ترجمه «نوادر» راوندى كه بسيار ابتدايى ترجمه شده بود. به نظر حضرت عالى، چه لغزشگاه هايى در ترجمه كتب حديثى وجود دارد؟ ممنون مى شويم اگر به برخى از آنها و راه پرهيز از آنها اشاره بفرماييد.

آية اللّه استادى: بنده قبل از اينكه سؤال شما را پاسخ بدهم، دو تا مطلب را باز از باب تذكر، عرض مى كنم. يكى اينكه ما بايد اوّل از خودمان يا از محقّقان و ديگران سؤال كنيم كه براى كسى كه خوب به زبان عربى وارد نيست، اصلا تحقيق در مسائل اسلامى مى تواند مصداق پيدا كند يا نه؟ اين مطلب مورد اختلاف است و بنده خودم شخصا معتقدم كه نمى تواند.
اين يك سؤال اساسى است و بايد جواب داده بشود كه اصلا تحقيق در حوزه

صفحه از 31