پژوهشي در اشعار وصيت - صفحه 81

او به احتمال قوى اين شعر را در صفين سروده
شرح حال او به تفصيل نيامده تنها در برخى كتاب هاى تراجم به آن اشاره شده الاصابه، ج 1، ص 578 ؛ اسد الغابه، ج 2، ص 204.

20. جرير بن عبداللّه بجلى

عليا عنيت وصى النبىنجالد عنه غواة الأمم
وقعة صفين، ج 18 ؛ شرح نهج البلاغة، ج 3، ص 73
جرير استاندار عثمان در خطه همدان بود. امام على(ع) نامه اى نوشت و از او خواست با حضرت بيعت كند آن نامه را زحر بن قيس جعفى نزد جرير برد. و او مردم را فراخواند و از آنها خواست وفادارى خود را به حضرت على(ع) اعلام كند. اين اشعار را در همين ايام سروده است.
نجالد مشتق از جلد به معناى جسم و شخص است در اين جا منظور جنگ جلو روى اوست. جسم خود را سپرجان او قرار مى دهم و دشمن را دور مى سازيم. لسان العرب، ج 2، ص 322، غواة جمع غاواى ضل، تاج العروس، زبيدى، ج 20، ص 32، ليكن ابن ابى الحديد در جاى ديگر به نام زحر بن قيس آورده. شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 147.
امام على(ع) نامه اى براى معاويه نوشت و آن را به جرير داد تا به شام ببرد. شرحبيل يكى از فرماندهان شام بود، مردم را بر ضد حضرت على(ع) بر مى شوراند. جرير گفتگويى با شرحبيل داشت و اين اشعار را براى او نوشت:

شرحبيل يا ابن السمط لا تتبع الهوى...
وصى رسول اللّه من دون أهلهوفارسه الأولى به يضرب المثل
وقعة صفين، ص 48 ؛ شرح نهج البلاغه، ج 3، ص 73
جرير در جنگ صفين شركت نداشت، كناره گيرى كرد و به قرقيسيا رفت با معاويه مكاتبه داشت. وقعة صفين، ص 60 ؛ الاستيعاب، ج 1، ص 279 ؛ تهذيب الكمال، ج 4، ص 532 ؛ طبقات، ج 6، ص 22 ؛ تاريخ طبرى، ج 4، ص 562 ؛ سير أعلام النبلا، ج 2، ص 53.

صفحه از 91