دودستگی شيعيان امام كاظم (ع) و پيدايش فرقه «واقفیه» - صفحه 172

در روايت ديگرى از صادق(ع) چنين روايت شده بود كه: اگر كسى به سوى شما آمد و به شما گفت كه او پرستارى پسر مرا بر عهده داشته، چشمان او را بسته، او را در قبر گذاشته و غبار قبر او را روى دستان او پاك كرده، سخن او را باور نكنيد. ۱
گروه هاى ديگر واقفه، مرگ كاظم(ع) را پذيرفتند. عقيده گروهى از آنان اين بود كه كاظم(ع) پس از مرگش به جهان بازگشته و [ از چشم ها] پنهان شده و در همان حال، هدايت پيروانش را ادامه مى دهد. تنها يك گروه كوچك از شاگردانش قادرند كه او را ملاقات كنند يا او را ببينند. آنان [در حمايت از اين عقيده شان] به روايتى منتسب به صادق(ع) تمسّك مى جستند كه مطابق آن، قائم را به اين دليل قائم خوانده اند كه او پس از وفاتش دوباره برمى خيزد.
گروه ديگرى معتقد بودند كه كاظم(ع) وفات يافته و مانند مسيح(ع)، زمانى نزديك به روز قيامت، بازخواهد گشت تا زمين را همان طور كه از ظلم و جور پُر شده، از عدل و داد پُر كند. آنان نيز به عبارتى كه منتسب به صادق(ع) بود، اعتماد كرده بودند. بنا به اين عبارت، كاظم(ع) به نوعى با مسيح(ع) شباهت داشت و سرانجام، توسط اولاد عبّاس به قتل مى رسيد. ۲
تمام اين شيعيان، واقفه خوانده مى شدند. اكثر آنها پس از كاظم(ع)، هيچ امامى را قبول نداشتند و به طور صريح، امامت على الرضا(ع) را نفى مى كردند، امّا برخى از آنان براى او و امامان بعد از او در عقايدشان جايى باز كرده بودند. اين گروه، رضا(ع) و فرزندانش را به عنوان امام قبول نداشتند و آنان، تنها تا زمانى كه كاظم(ع) به عنوان امامِ واقعى به زمين برگردد، نمايندگان او محسوب مى شدند. ۳

1.اين روايت توسط على بن حمزه، يكى از رهبران واقفه نقل شده است (ر. ك: الغيبة، الطوسى، قم، ۱۳۸۵ ش / ۱۹۶۶م، ص ۳۷).

2.فرق الشيعة، نوبختى، ص ۶۸ ؛ المقالات والفرق، ص ۹۰ ؛ كتاب الزينة، ص ۲۹۰.

3.فرق الشيعة، ص ۶۸ ؛ المقالات والفرق، ص ۹۰. مفيد، اين دسته از واقفه را به آن دسته از كيسانيان كه امام حسن و امام حسين(ع) را به عنوان نمايندگان امام واقعى شان محمّد بن حنفيه پذيرفتند، تشبيه مى كند. بنا به نظر مفيد، ماهيت فاسد اين عقيده كاملاً روشن بود. ر. ك: الفصول المختارة، ص ۲۵۴.

صفحه از 194