بررسي كتاب النكت البديعات علي«الموضوعات» - صفحه 275

مى كند و بعد از آن، با ذكر كلمه «قلتُ»، نظر ديگر رجاليان مخالف را ـ كه اغلب راوى مورد نظر را يا جرح يا حدّاقل در آوردن از كذب و جعل، تأييد مى كنند ـ و در آخر، نظر خود را بيان مى كند و يا اگر كسانى باشند كه اين روايت را در كتاب هايشان ذكر كرده اند يا مشابه آن را آورده اند، براى شاهد مثال، مى آورد. محقّق اين كتاب نيز نشانى دقيق ارجاعات را در پاورقى مى آورد.

چند نمونه

براى آشنايى دقيق تر با شيوه كار، چند روايت از اين كتاب را مى آوريم.
[1] حديث ي قب أبي هريرة: «إن اللّه قرأ طه و يس» الحديث. ۱
أعله لا ابراهيم بن مهاجر، منكر الحديث متروك.
قلتُ: قد قال فيه ابن معين: ليس به بأس. ۲ والحديث أخرجه الدارمي في مسنده و ابن خزيمه في التوحيد و البيهقى في شعب الإيمان، و قد قال ـ أعني البيهقى ـ إنهُ لايخرج في تصانيغه حديثاً يعلمه موضوعاً، و مسند الدارمى أطلق عليه جماعة إسم الصحيح، ثم وجدت الحديث ورد من طريق آخر عن أنس مرفوعاً. أخرجه الديلمى في مسند الفردوس.
اين روايت، اولين روايت النكت البديعات است كه «ى»، يعنى «الدارمي» و «قب» يعنى «البيهقى» كه در كتاب هايشان اين روايت را به اين طريق آورده اند.
اين روايت به واسطه وجود ابراهيم بن مهاجر، كه منكر الحديث و متروك است، اشكال دارد و بيمار محسوب مى شود.
بعد از «قلت» نظر سيوطى بر ردّ ادعاى ابن جوزى آغاز مى شود و شماره هاى 1 و 2 و 3 و... ، پاورقى هاى محقّق درباره ارجاعات و نشانى منقولات كتاب ها و اشخاص. سرانجام محقّق پس از آخرين پاورقى در اين حديث (5) چنين مى آورد:
زاد المصنّف في اللئالى المصنوعة (ج 1، ص 10) و ابن أبي عاصم في.
و بعد، ديدگاه سيوطى در اللئالى درباره اين حديث را مى آورد. براى نمونه

1.مقدمه مؤلّف، ص ۳۰.

2.باب التوحيد، ص ۳۱.

صفحه از 275