شود: الف. استقصا و آمارگيرى از كليه قواعدى كه وى دست كم در المنار براى وضع شناسى از آنها سود برده است؛ ب. نقد و بررسى قواعد و ضوابط منتخب. اين نقد و بررسى را مى توان در دو مرحله به اجرا گذاشت: 1. ب . نقد و بررسى نحوه سازماندهى قواعد و تنظيم آنها، 2 . ب . نقد و بررسى تفصيلى و محتوايى يكايك قواعد. در نهايت، قسمت اخير را مى توان چنين سامان بخشيد: 1 . 2 . ب . نقد و بررسى اعتبار خود ملاك و قاعده منتخب، 2 . 2 . ب . نقد و بررسى تسلط مؤلّف در تطبيق معيارها بر مصاديق و ميزان موفقيت وى در اين زمينه.
1 . 3 . 2 . استقضاى نام و آمارگيرى از قواعد و ضوابط منتخب ابن قيم در المنار وى
در اين كتاب از هيجده قاعده ذيل در شناسايى حديث موضوع سود مى برد: 1.گزافه گويى، 2 . مخالفت با دريافت هاى حسى، 3 . زشت و طعنه آميز بودن محتوا، 4. عرضه حديث بر حديث، 5 . اشتمال متن حديث بر كتمان واقعه اى عمومى 6 .ابطال في نفسه و بالضروره، 7 . عدم تشابه محتوا با سخنان ديگر انبياء و صحابه، 8 . پيش بينى و تعيين وقت، 9 . تشابه با توصيه هاى پزشكى، 10. تمامى احاديث وارد شده در مدح عقل، 11 . احاديث مربوط به خضر و كيفيت زندگانى او، 12. عرضه شواهد صحيح، 13.مخالفت با قرآن، 14 و 15 . توصيه به انجام نماز در ايامّى خاص، 16 . معناى ناهنجار ، 18 و 17. مذمت اقوام ترك و حبش.
2 . 3 . 2 . نقد و بررسى قواعد منتخب ابن قيم
1 . 2 . 3 . 2 . نقد و نحوه سازماندهى و تنظيم قواعد
عرضه معيارها و ملاك هاى شناسايى با ترتيبى كه مشاهده مى شود، يعنى با هيجده عنوان و انشعاب، بيانگر نوعى از هم گسيختگى ذهنى است و محتاج عرضه الگويى مطلوب تا با استفاده از آن بتوان به اين قواعد از هم پاشيده نظم و سازمان بخشيد و حذف و اضافه و ادغام را درباره آنها اعمال كرد. اين الگوى مطلوب در ابتدا، يك تئورى فراگير و