نقد و بررسي قواعد وضع شناسي در «المنار» ابن قيم (1) - صفحه 122

هزار هزار درخت نخل ـكه اصل آن از طلاست ـ غرس مى كند» ۱ را موضوع دانسته و در تبيين حكم صادره به «گزافه گويى» استناد مى كند.

3 . ابهام در بيان مقصود

چون ابن قيم دقيقاً مقصود از گزافه گويى را روشن ننموده، احتمالات ممكن را عرضه و بررسى مى كنيم:
الف. شايد وى رابطه اى بين تسبيح الهى و دريافت جزا و اجرا نمى بيند. اگر مقصود از گزافه گويى اين احتمال است، بايد گفت كه از ديد قرآن ۲ ، ۳ بين اين دو، ارتباط مستقيمى وجود دارد.

4 . تمايز لقلقه لسان و عمل مخلصانه

ب. شايد وى رابطه معقولى، در مقياس با بُرد عقلى خويش، بين اين عمل و پاداش وعده داده شده، نمى بيند. در چنين صورتى، اگر مقصود وى عدم موازنه بين گفتار زبانى و لقلقه لسان و دريافت چنين پاداشى سنگين است، قضاوتى عادلانه نموده است، اما حديث، قيدى را كه بيانگر و مؤيد اين ديدگاه باشد، عرضه نمى كند، و اگر مقصود وى اين است، حتى اگر شخص صادقانه و از سر اخلاص و عشق اين سخنان را بگويد و در قبال آن چنين

1.المنار، ص ۴۴، حديث شماره ۳۹ ؛ ميزان الاعتدال، ج ۱، ص ۴۰۴.

2.سوره صافات، آيه ۱۴۳ ؛ تقريب القرآن، ج ۲۳، ص ۸۱ ؛ من هدى القرآن، ج ۱۱، ص ۲۸۲.

3.سوره انبيا، آيه ۸۸، ۸۷ ؛ مختصر مجمع البيان، ج ۲، ص ۳۴۵ ؛ المنير، ج ۶، ص ۳۲.

صفحه از 127