تفاسير روايی قرن يازدهم هجری - صفحه 241

رسيده و در آن، بيش از 14500 روايت گردآورى شده است.
از ويژگيهاى اين تفسير، آن است كه مؤلف تنها بخشى از هر آيه را كه داراى روايت تفسيرى بوده، آورده و از ذكر قسمتهاى قبل و بعد آن و ديگر آياتى كه روايتى در تفسير آن نرسيده و يا دسترس بدان نبوده، خوددارى نموده است. از اين رو، در استفاده از كتاب و دستيابى به روايتهاى مربوط به هر آيه، مشكل جدّى وجود دارد. هر چند از ديگر سوى، مفسّر، روايات هر سوره را از آغاز تا انجام، جداگانه شمارش كرده است كه براى دستيابى به تعداد روايات ذيل هر سوره، مفيد مى باشد. مثلا درسوره حمد، 114 روايت و در سوره بقره، 1229 روايت نقل كرده است.

شيوه حويزى در نقل روايات

شيوه حويزى در نقل روايات اين است كه در نقل اوّلين روايت از هر مأخذ، نام كتاب را مى آورد و در بقيه، با حذف آن، مى گويد: «باسناده» يا «فيه» و كمترين توضيحى درباره آيه يا روايت ومطالب مربوط به آن، ارائه نمى دهد، هر چند كه روايتها با هم سازگارى نداشته باشند. خود مؤلف در مقدمه، به اين حقيقت اشارت دارد و مى گويد: نقل رواياتى كه مخالف اتّفاق علماى شيعه است، به معناى بيان عقيده و عمل بدان نيست؛ بلكه تنها به اين جهت آنها را جمع آورى كرده ام كه بر خواننده معلوم شود چگونه و از چه كسى نقل شده است و خود به توجيه آن بپردازد. ۱
روايات اين مجموعه روايى تفسيرى، از كافى شيخ كلينى و كتابهاى توحيد، خصال، عيون الأخبار، معانى الأخبار، اكمال الدّين، ثواب الأعمال و علل الشرائع شيخ صدوق، و كتابهاى تهذيب و استبصار شيخ طوسى، و تفسير عياشى و تفسير قمى و تفسير مجمع البيان طبرسى و احتجاج و ديگر كتابهاى روايى نقل شده است، و تصريح به نام آنها در كتاب، بدين معناست كه مؤلف خواسته است هر كس قصد آگاهى بر سند روايت و يا متن آن دارد، به مأخذ اصلى رجوع نمايد. زيرا در ميان روايتهاى گردآورى شده (هر چند از كتب معتبر نقل شده اند)، روايتهاى مرسل و ضعيف، زياد به چشم مى خورد.

1.نورالثقلين، ج۱، ص۲

صفحه از 262