تفاسير روايی قرن يازدهم هجری - صفحه 246

مى كند و مى نويسد: «آيات قرآن، چند دسته اند؛ از جمله: ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه، خاص و عام»؛ تا آنجا كه مدّعى مى شود در برخى از آيات، تغييراتى روى داده و برخى ديگر، مطابق با قرآن نازل شده نمى باشد و نمونه هايى از هر دسته از آيات بر مى شمارد.
روشن است كه اين سخن، بدون هيچ پرده پوشى، به معناى قبول تحريف و تغيير در قرآن است و جواب آن نيز همان است كه درجواب عقيده فيض (در پانوشت 6) گفته شد.

شيوه بحرانى در نقل روايات

نقل روايات اين تفسير، يكسان نيست؛ زيرا در برخى موارد، علاوه بر سند روايت، به اسم كتاب و مؤلّف آن نيز اشاره مى كند، و در بعضى موارد به ذكر نام كتاب و مؤلّف آن بسنده كرده، و در مواردى فقط به نام مؤلّفى اكتفا نموده است. مثلا مى گويد: «طبرسى نقل مى كند» كه معلوم نيست كدام طبرسى و يا كدام كتاب طبرسى، مأخذ روايت مى باشد. درگوشه و كنار، از راويان اهل سنّت نيز نقل حديث كرده است.
مرحوم بحرانى نيز همانند حويزى و فيض، از كتابهاى معتبر روايى نقل روايت مى كند و خود فهرستى از مجموع آن كتابها در آخرين مقدمه كتاب آورده است.
اين تفسير، مكرّر به چاپ رسيده است؛ از جمله يك بار در چاپخانه آفتاب و در چهار مجلّد، به همراه «مرآة الأنوار و مشكاة الأسرار». اخيرا نيز از سوى «مؤسّسة البعثة ـ قم» با تحقيق، مقابله با نسخ و مصادر، تصحيح اسانيد، بيان مآخذ روايات و… و با مقدّمه استاد شيخ محمد مهدى آصفى منتشر شده است.

7 ـ نورالأنوار فى تفسير القرآن

اين تفسير، تأليف سيّد هاشم بحرانى، صاحب تفسير برهان است. نويسنده الذّريعه از اين تفسير ياد كرده و درباره آن مى نويسد: مفسّر در اين اثر تفسيرى، به نقل روايات اهل بيت(ع) اكتفا كرده است. از سخن محقّق تهرانى، چنين بر مى آيد كه اين مفسّر، از غير ائمه(ع) نقل روايت نمى كند و از سوى ديگر، هيچ گونه شرح و توضيحى درباره آيه و

صفحه از 262