تفاسير روايی قرن يازدهم هجری - صفحه 250

باطنيّه مى داند. ۱ ليكن بنابر تحقيق آقاى موسوى زرندى (در مقدّمه اش بر اين كتاب) و گفتار صاحب الذّريعه، اين تفسير ربطى به كازرونى ندارد و نسبت دادن اين تفسير به وى درست نمى باشد. اما جواب اتّهام به غلوّ، از گفتار نويسنده كتاب به خوبى روشن مى شود. اگر چه بايد اضافه نمود كه استنتاج چنين برداشتى، غير منتظره نيست؛ زيرا كسانى كه آشنا به اسرار قرآن و معتقد به آن نيستند، تاب تحمّل آن را نخواهند داشت.
و اين كه دكتر ذهبى مدعى شده اين تفسير از تفاسير باطنيه مى باشد، اگر مقصودش اين است كه آنچه در اين مجموعه آمده تأويل و از بطون آيات است، حرف درستى است و اگر مقصودش اين است كه اين سخنان، از عقايد باطنيه باطله مى باشد، قبول نداريم و آقاى ذهبى مى بايد با دقّت بيشتر به قضاوت بنشيند.

13 ـ المعين

اين تفسير، تأليف نورالدّين اخبارى، پسر برادر زاده فيض كاشانى است. وى كه از شاگردان فيض نيز مى باشد، نگاشتن اين تفسير را در سال 1090 به انجام رسانده است.
مؤلّف، چهار حرف (م، ع ، ى و ن) را به عنوان رمز كتاب خود قرار داده است. به اين صورت كه بعد از نقل سخنان ائمّه، علامت «م» گذارده است، و بعد از بيان آنچه از حديث برداشت كرده، علامت «ع» و براى نقل روايت از تفسير امام عسكرى (نصّ روايت يا مضمون آن)، علامت «ى» و بعد از شرحى كه بر روايات دارد، علامت «ن» قرار داده است. ۲
آية اللّه العظمى نجفى مرعشى در مقدمه اى كه بر كتاب «معادن الحكمة فى مكاتيب الأئمّة» دارد، مى نويسد: «تفسير معين به عربى، تأليف نورالدّين مى باشد و درنهايت اختصار و موجزتر از تفسير جلالين و تفسير شبّر است و به ذكر روايات ائمّه بسنده نموده است». ۳ ايشان سپس اضافه مى كند كه مؤلّف، تفسيرى ديگر به نام «مبين» دارد كه به زبان

1.التفسير والمفسّرون.

2.المعين، ج۱، ص۹

3.معادن الحكمة فى مكاتيب الأئمّة، ج۱، ص۳۳

صفحه از 262