گفتاري درباره دانشكده علوم حديث - صفحه 212

عن الله» آنها را نقل مى كند، و شايد به همين جهت، مرحوم شيخ حرّ عاملى، كتاب «الجواهر السنية» را «أخ القرآن» ناميده است.
اگر اين فرق و تفاوت را پذيرا گرديم، بايد بگوييم نصوصِ دينىِ ما به سه دسته تقسيم مى گردند: قرآن كريم، احاديث قدسى، و احاديثى كه بدون پسوند «قدسى» در مجامع حديثى فراهم آمده اند. در اين صورت بايد گفت الفاظ و تعابيرِ احاديثِ قدسى، عيناً تعابيرِ الهى است. حال، سؤال اين است كه اگر اين تعابير، توسط جبرئيل(ع) به رسول اكرم(ص) وحى شده، با قرآن چه تفاوتى دارد؟ و اگر فقط محتواى آن وحى شده، تفاوت آن با احاديث متعارف چيست؟ به نظر اين حقير، تاكنون، فارقى قانع كننده در اين زمينه ارائه نشده است.
اين مسئله، از مسائل رائج المعامله در احاديث است كه عُلما تاكنون در وثاقت و ماهيتِ آن، نتوانسته اند كار را يكطرفه سازند.
مسائل عديده باريك و دقيق و ظريف ديگرى نيز در مورد احاديث وجود دارند كه سخت به دور از اذهان اند، و يا به دست فراموشى سپرده شده اند، و يا شايد ما هنوز آنچنان كه بايد و شايد، به سراغ مباحثى كه مى بايد در حوزه حديثْ طرح شوند، نرفته ايم.

دارالحديث و كتابخانه تخصّصى حديث

تأسيس «مؤسسه فرهنگى دارالحديث»، گام بلندى به سوى چنان مباحث ظريف است. تاكنون، قريب به ده هزار عنوان كتاب حديث در كتابخانه اين مجموعه، گردآورى شده است كه احياناً شمار زيادى از اين عناوين، هريك عبارت از مجلّداتى چند مى باشند و پاره اى از آنها (امثال بحارالانوار) از صد مجلّد فراتر و يا اندكى فروتراند. كتابخانه اين مؤسسه، اگر نگويم بى نظير است، با اطمينان مى توانم مدّعى شوم كه در احتوا بر كتب حديث، شايد در دنيا كم نظير باشد.
اين كتابخانه، با شعبى كه در آن پيش بينى شده، پشتوانه «دانشكده علوم حديث» در تحقيقات و پژوهش است و در واقع، بايد كانون پژوهش و تحقيق در مباحث متنوّع حديث تلقّى گردد.

صفحه از 228