تدوين حديث(5) : منع تدوين؛ توجيه ها و نقدها (2) - صفحه 18

نوشته شد؟ ظاهراً بايد بگويند سنت با قرآن فرق دارد، و كتابت سنت نه الزام آور بود و نه جايگاه قرآن را داشت و…. اكنون اندكى آن سوى ديگر ادعا را بكاويم و بنگريم چه اندازه از حقيقت را به همراه دارد.
در اينكه مردمان آن روزگار درجزيرة العرب از حافظه اى شگرف برخوردار بودند ـ البته نه همه آنها كه نمونه هايى را مى آوريم ـ ترديدى نيست، اما بعيد است كسى باور كند كه كسى يا كسانى بودند كه حفظ را از كتابت برتر مى دانستند يا براى حراست از «ملكه حفظ» از كتابت تن مى زدند، و يا چون حافظه اى قوى داشتند آگاهيها را نمى نگاشتند و اين گونه عمل را مى ستودند.
چنين است كه به روزگار جاهليت براى آنانكه توان نوشتن داشتند، نگاشتن معمول بوده است و اشعار جاهلى را مى نوشته اند. ۱ افزون بر شعر كه آن را بسى مهم مى دانستند و آن را براى قبيله ها و قومها برترين امتياز مى شمردند، ۲ گزارش جنگها، مناقب و مفاخر و روزهاى تاريخى خود را نيز ثبت و ضبط مى كردند ۳ ، و نيز معاهده ها، سوگند ها و سوگندنامه ها و… را. ۴
نكته ديگر اينكه شرايط اجتماعى و موقعيت معيشتى اعراب جاهلى به گونه اى بود كه مردمان آن روزگار از حافظه شگفتى برخوردار بودند، ۵ اما اين به معناى برخوردارى همگان از اين ويژگى نيست. مورخان و محدثان آورده اند كه عمر بن خطّاب سوره بقره را در دوازده سال فراگرفت و چون بر آن دست يافت قربانى كرد ۶ ؛ بنابراين آيا روا بود كه

1.بنگريد به كتاب ارجمند مصادر الشعر الجاهلى و قيمتها التاريخية، ص۱۰۷ به بعد، كه نمونه هايى بسيارى براى اثبات كتابت شعر در روزگار جاهلى آورده است.

2.البيان و التبيين، ج۱، ص۴۵، ج۴، ص۸۳؛ العمدة، ابن رشيد، ج۱، ص۶۶، طبقات الشعراء، ص۳۴

3.مصادر الشعرالجاهلى، ص۱۶۵

4.همان، ص۶۶

5.حجية السنّة، ص۴۰۳ ـ ۴۰۴

6.شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج۱۲، ص۶۶؛ تاريخ الاسلام (عهد الخلفاء الراشدين)، ص۲۶۷، سيرة عمر، ابن جوزى، ص۱۶۵، الدّر المنثور، ج۱، ص۲۱

صفحه از 26