تدوين حديث(5) : منع تدوين؛ توجيه ها و نقدها (2) - صفحه 6

راه حل آن، ننوشتن احاديث و تباه ساختن آنها و طعمه آتش قراردادن سنت رسول اللّه(ص) است؟ آيا نمى توان بر اين باور رفت كه اين مشكل را امكان داشت با تأكيد بر اينكه حديث به گونه اى نوشته شود كه آميختگى به وجود نيايد و چنان ثبت شود كه اين دشوارى پديد نيايد، حل كرد؟ چنانكه در پايان برخى روايتها آمده است كه پيامبر(ص) فرموده:

۰.أمحضوا كتاب الله وأخلصوه؛

۰.كتاب خداوند را يكدست سازيد و آن را جز از آن بپيراييد. ۱

چنانكه اين عمل پس از جريان منع انجام شد و اين تمايز معمول گرديد و هيچ مشكلى هم به وجود نيامد. كسانى نيز بودند كه در روزگار تدوين بر اين نكته تأكيد مى كردند و از اينكه حديث را كنار قرآن بنويسند تن مى زدند. محدثان آورده اند كه «ابراهيم بن يزيد نخعى»(م96)، از اينكه حديث را در برگه هاى نگاشته قرآن بنويسد كراهت داشت، ۲ و «ضحّاك بن مزاحم هلالى»(م105) از اينكه حديث را در برگه هايى كه قرآن بر آن نگاشته شده بوده است، بنويسند نهى مى كرد؛ و مى گفت:
برگه هاى حديث را با برگه هاى قرآن همانند نسازيد. ۳
بدين سان هم قرآن پيراسته مى ماند و هم سنت حفظ مى شد و تباه نمى گشت. به گفته هاشم معروف الحسنى:
آنان كه پس از پيامبر به منع كتابت حديث همت گماشتند و اين بهانه را تراشيدند و [براى توجيه عمل ناهنجار منع از كتابت حديث، از اين گونه سخنها گفتند،] اگر نيّت درست و آرمان پاكى داشتند، با تمام تلاش حديث را تدوين مى كردند و درمجموعه يا مجموعه هايى قرارمى دادند و به دقّت آنها را شمارش مى كردند، و گروهى از دانايان را بر استوارسازى آنها مى گماشتند و بدين سان هم از سنت رسول اللّه(ص) حراست مى كردند، و هم از اينكه كسانى عليه اسلام سخن

1.مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۲؛ تقييد العلم، ص۳۴

2.تقييد العلم، ص۴۸؛ سنن دارمى، ج۱، ص۸۲

3.همان، ص۴۷

صفحه از 26