تدوين حديث(5) : منع تدوين؛ توجيه ها و نقدها (2) - صفحه 9

امّا با ظهور اسلام و تأكيد رسول اللّه(ص) آيين كتابت بگسترد و مساجد و خانه هايى محافل تعليم دانش و كتابت شد، و كسانى كه توان بر نگارش داشتند بسيار شدند، چنين است كه به هيچ روى نمى توان عدم كتابت در جامعه اسلامى و تأخير آن و با نهى رسول اللّه(ص) از كتابت را به كمبود كاتبان مستند ساخت. ۱
بر اين بايد بيفزاييم بسيارى از مردمان كه به دين اسلام گرويده بودند و تأكيد آموزه هاى دين بر نگاشتن را فهميده بودند، بى گمان بدان روى آورده بودند. آيا پذيرفتنى است كه بگوييم آن ناآشنايى با نوشتن ـ كه اصل آن نيز آن گونه كه پنداشته مى شد استوار نبود ـ هم چنان باقى مانده بود و مسلمانان و صحابيان هرگز به دانايى و نوشتن روى نياورده بودند؟! و آيا رواست بگوييم پيامبر(ص) نيز به اين نكته بس مهم و سرنوشت ساز بى اعتنا بود؟ پيش تر آورديم كه رسول اللّه(ص) بر لزوم كتابت و فراگيرى دانش بسى تأكيد داشت؛ و بمثل فِداى اسيرانى را كه دانش داشتند اين قرار داده بود كه ده تن مسلمان را كتابت و قرائت ياد دهند. ۲ چنين است كه در جامعه اسلامى كاتبان وحى و نگارندگان قرآنى به تعداد قابل توجهى رسيدند. ۳
آقاى «محمد عجاج خطيب» ديدگاه ابن قتيبه را نپذيرفته و نوشته است:
باتوجه به اينكه بيش از سى نفر وحى الهى را مى نوشتند و كسان بسيار ديگر امور ديگرى از رسول اللّه(ص) [نامه ها، معاهده ها و…] را كتابت مى كردند. اين سخن ابن قتيبه را نمى پذيريم و اندك بودن كاتبان در آن روزگار را باور نداريم و كلام وى را بر مستندى درست استوار نمى دانيم. ۴
او اين ديدگاه را در نگاشته ديگرش، توجيهى كهنه و بى ارج دانسته و برنفى آن تأكيد

1.دراسة فى الحديث والمحدّثين ص۱۹ ـ ۱۷

2.طبقات ابن سعد، ج۳، ص۱۴؛ ادب الدنيا والدين، ص۶۸

3.كسان بسيارى به امر رسول اللّه(ص) و يا به لحاظ كششى كه خود داشته اند به كتابت وحى همت مى گماشته اند، اين گونه كسان كه به كاتبان وحى مشهور شده اند ـ افزون بر چهل نفر هستند (تاريخ القرآن، عبدالله زنجانى،ص۲۰؛ تاريخ قرآن، ص۲۶۲؛ مباحث فى علوم القرآن، ص۶۹).

4.اصول الحديث علومه و مصطلحه، ص۱۴۶

صفحه از 26