نكته هايی در نقد مقاله «دفاع از حديث (4)» - صفحه 121

مكارم الأخلاق، جعفريات، احكام النساء، قصص الأنبياء، خصائص الأئمه و مستدرك الوسائل آمده است (ص82).
2 ـ اين حديث آنقدر مشهور است كه جاى هيچ ترديدى در صدورش باقى نمى ماند. (ص83).
3 ـ اين حديث را پنج تن از معصومان بيان كرده اند: پيامبر(ص)، اميرالمؤمنين و امامان باقر و صادق و كاظم ـ عليهم السلام ـ (ص83).
4 ـ اين روايت در كتب اربعه شيعه به صورت مكرر آمده است: دوبار در كافى و دوبار در من لايحضره الفقيه (ص83).
5 ـ اين روايت در حدّ استفاضه است و مناقشه سندى در آن راه ندارد. (ص83)
6 ـ اين روايت سند خوبى دارد.(ص83).

هر شش دليل ايشان مخدوش است كه توضيح آن را در زير مى آوريم.

دليل اوّل: گفته اند چون اين حديث در كتب معتبر شيعه وارد شده است، معتبر است؛ با توجه به اين كه معتبرترين اين كتابها كتاب كافى و من لايحضره الفقيه است، براى كوتاه شدن بحث، سخن را بر اين دو كتاب متمركز مى كنيم و مى گوييم: تمامى روايات و احاديثى كه در اين كتابها وارد شده است معتبر وصحيح نيست، (مراجعه شود به وجيزة فى علم رجال، مشكينى، 1358هـ، صفحه 21 به بعد؛ بحوث فى فقه الرجال، على حسين مكّى عاملى، صفحه 141 به بعد؛ كليات فى علم الرجال، جعفر سبحانى، صفحه 345 به بعد.)
به بيان استاد سبحانى در اين مورد توجه كنيد:
كتاب كافى بهترين مرجع براى مراجعه فقها و مجتهدان است، امّا اين توجه بدان معنى نيست كه تمام روايات اين كتاب قطعى الصدور يا متواتر و مستفيض است بلكه كتاب كافى كتابى است كه در آن هم احاديث صحيح و جود دارد و هم احاديث سقيم، پس بر مجتهد واجب است كه رأساً صحت و سقم احاديث آن را بررسى كند. (ص366).
نكته مهم تر ديگر درباره اين كتابها آن است كه در آنها رواياتى از صدها راوى ضعيف نقل شده است، و برخى از احاديث آنها مرسل، مرفوع يا منقطع

صفحه از 121