نكته هايی در نقد مقاله «دفاع از حديث (4)» - صفحه 126

كه او در آن قراردارد صحيح باشد و متن روايت نيز «منكر» نباشد، اين روايات مقبول خواهند بود و در غير اين صورت حكم اسناد روايات او تابع حال ساير رجال سند و متن خواهد بود، و نتيجه اين دو گفتار آنكه سخن جناب حسينيان كه با اصرار سعى كرده اند القاء كننده كه سند اين حديث «بسيار صحيح و معتبر است»، نادرست است. اين سند، نه تنها «بسيار» معتبر و محكم نيست، بلكه راهى براى اثبات اعتبار و استحكام آن وجود ندارد.
نكته شانزدهم: حديث امام باقر(ع) در خصال صدوق به دليل وجود «حسن بن على عسكرى» ، «جعفر بن محمد بن عماره» و «محمد بن عماره» كه از نظر حال رجالى مجهول هستند، ضعيف است.
نكته هفدهم: حديث امام على(ع) در خصال صدوق، ضعيف است؛ زيرا «محمد بن عيسى بن عبيد يقطينى» به تصريح ابن وليد، ابن بابويه، ابن طاووس، محقق حلّى، علامه حلّى، شيخ طوسى در رجال و فهرست و… ضعيف است، و نيز در سند آن، «قاسم بن يحيى» وجود دارد كه توثيقى درباره او وارد نشده است.
نكته هجدهم: گفته اند: جز با توجه به سند و اعتبار ناقلان و كتابهايى كه اين حديث را درخود دارند چگونه مى شود فهميد كه حديثى صحيح است يا نه؟
در جواب مى گويم:
 سخن درستى گفته ايد؛ از شما مى پرسم: آيا شما خود در دفاع هايى كه از اين حديث و امثال آن كرده ايد به اندازه كافى به اعتبار سند و احوال ناقلان حديث توجه كرده ايد؟ من كه دفاع شما را از حديث «حسن تبعّل» ملاحظه كردم، يقين دارم كه شما به اين گفته خويش پايبند نبوده ايد، زيرا همان طور كه ديديد، دو سندى را كه بسيار معتبر ومحكم دانسته بوديد، بدون تعب فراوان و فقط با مراجعه به چند كتاب اصلى در رجال و حديث ـ كه شما هم بايد به آنها مراجعه مى كرديد ـ تضعيف شد.
درباره مسائل ديگر نيز تذكراتى لازم بود، ولى براى پرهيز از اطاله كلام، از بيان آنها خوددارى مى كنم و با آرزوى توفيق براى جناب حسينيان و دست اندركاران فصلنامه علوم حديث، از همه دوستان التماس دعاى خير دارم.
والسلام عليكم

صفحه از 121