پيمان نامه
در بيان نامه اى كه به فارسى تحرير شده است و تمام اصول و فروع و عقايد شيعه در آن مندرج است
پس از ستايش كردگار و نيايش پروردگار اين بنده گناه كرده در اين نامه خواست پيمان نخست را از نوك خامه تازه نمايد و برادران راه را از كيش خويش آگاه كند براى آنكه برگزيدگان خدا كه اين آئين از ايشان است در روز رستاخيز مرا به يادى دل شاد نمايند و سزاى آنچه سالهاى دراز گفته ام و در خانه دلم نهفته ام از خداوند كارساز بى نياز براى من بخواهند و از افسردگى و آزردگى آن روز برآورند همانا خواننده را هم اين پيمان نامه اندرز و پندى است كه از هر بندى رها كند و از هر گزندى نگاهدارد پس مى گويم :
مر اين پند را زيور گوش داركه فرداى سختت بيايد به كار
از اين پند و پيمان شوى سودمندبه امروز و فردا نيابى گزند
كه اين پند پيغام يزدان بودتو را گوش بايد بفرمان بود
اگر بندگى خواهى اين راه توستكه با دوست پيوسته اى در نخست
مباش اى برادر دمى خودپرستمكن كوته از دامن دوست دست
اكنون در آغاز اين نامه خوشتر پناه بردن بخداوند يگانه است از دام و فريب اهريمن ديو ديوانه ؛ از آنكه وى دشمنى افسون گر و ديوى خيره سر است ، چرا از اين دشمن بى باك نينديشيم ؟ و از زيان وى در سال و ماه و هفته و روز خاموشيم ؟ روزگاريست دراز اين بد انديش در كار ماست ، و ما از وى انديشه نداريم ، بيچاره آن كسى است پيرو گفتارش باشد ، و از پى كردارش رود ، از زيانش نپرهيزد و از آسيب وى نگريزد ، به گمان خام به دام