105
روح و ريحان ج3

پيمان نامه

در بيان نامه اى كه به فارسى تحرير شده است و تمام اصول و فروع و عقايد شيعه در آن مندرج است

پس از ستايش كردگار و نيايش پروردگار اين بنده گناه كرده در اين نامه خواست پيمان نخست را از نوك خامه تازه نمايد و برادران راه را از كيش خويش آگاه كند براى آنكه برگزيدگان خدا كه اين آئين از ايشان است در روز رستاخيز مرا به يادى دل شاد نمايند و سزاى آنچه سالهاى دراز گفته ام و در خانه دلم نهفته ام از خداوند كارساز بى نياز براى من بخواهند و از افسردگى و آزردگى آن روز برآورند همانا خواننده را هم اين پيمان نامه اندرز و پندى است كه از هر بندى رها كند و از هر گزندى نگاهدارد پس مى گويم :

مر اين پند را زيور گوش داركه فرداى سختت بيايد به كار
از اين پند و پيمان شوى سودمندبه امروز و فردا نيابى گزند
كه اين پند پيغام يزدان بودتو را گوش بايد بفرمان بود
اگر بندگى خواهى اين راه توستكه با دوست پيوسته اى در نخست
مباش اى برادر دمى خودپرستمكن كوته از دامن دوست دست
اكنون در آغاز اين نامه خوشتر پناه بردن بخداوند يگانه است از دام و فريب اهريمن ديو ديوانه ؛ از آنكه وى دشمنى افسون گر و ديوى خيره سر است ، چرا از اين دشمن بى باك نينديشيم ؟ و از زيان وى در سال و ماه و هفته و روز خاموشيم ؟ روزگاريست دراز اين بد انديش در كار ماست ، و ما از وى انديشه نداريم ، بيچاره آن كسى است پيرو گفتارش باشد ، و از پى كردارش رود ، از زيانش نپرهيزد و از آسيب وى نگريزد ، به گمان خام به دام


روح و ريحان ج3
104

و اين حديث شريف و وصيت صحيحه تمام شد مگر آنكه صدوق عليه الرحمه در كتاب مذكور جزء ديگرى كه مربوط به اين وصيت است در اختلاف فرزندان حضرت موسى بن جعفر عليهماالسلام نقل نموده است براى ملاحظه اختصار از آن گذشتم .
اكنون در آخر عرض دين حضرت عبدالعظيم عليه السلام و وصايا و نصايح مسطوره مذكوره اين عبد ذليل كه محمّد باقر بن محمّد اسماعيل است خدمت اهل ايمان و يقين عرض دينى مى نمايد كه خلاصه اى از اصول عقايد و فروع قواعد است و ملخّص از بياناتيست كه در اين مجموعه ذخيره كرده ام و برآنچه شرح داده ام سيما خدمت خواص عرضه مى دارم و ايشان را گواه مى خواهم براى نجات از اهوال و افزاع قيامت تا بر اين دين شهادت دهند و بر مذهب من گواه باشند .
و چون اهالى ايران پارسى زبانند و بر حسب اصطلاح معتاد از غير اين لغت بايد گريزان باشند لهذا به روش ايشان خواستم وصيت نامه خود را منحصر به عبارات فارسيه كنم چنانكه جماعتى از حكماء و شعراء در تحريرات نثريّه و تقريرات شعريّه همّت خودشان را مصروف نمودند از اصطلاح معمول و لغت مرسوم تجاوز ننمايند ، و شايد بعضى براى انسى كه به تركيب لغات و تأليف اصطلاحات دارند در بدو نظر منزجر باشند و آنها را كلفت دانند شايد بعد از مرور و دقت نظر بر ايشان كلفت و مشقّتى نباشد ، و گويا كلفت نويسنده را افزون از خواننده دانند و اين وصيت نامه را بزبان پارسى موسوم به « پيمان نامه » نمودم وبحول اللّه وعونه و تأييده عرض مى كنم :

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 176490
صفحه از 427
پرینت  ارسال به