ديگران او را سرزنش كنند و گويند : تو را به اينكار چه ؟ و مردم آنچه بدانند و براى خواستن آن كوشش كنند جز خداست ، و هر آنچه به درويش ناتوان دهند از روى خنده باشد ، و آنچه بسيار دهند از براى گناه است ، و آنچه ندهند در راه خداست ، و بدترين مردمان پدر و مادر است در نزد فرزند ، و خوشتر نزد وى بهتام ۱ زدن به ايشان است ، و خوشنود شدن به مُردشان ، و آن كه نمازگزار و مردم را بدان بخواند مزدور شود .
و مردم آنچه بخورند و با خودشان بخوابند باكى نكنند كه آيا پسند است يا ناپسند ؟ ، و آنكه خواسته بى پدر و مادر را بخورد براى يار خود بگويد و بر آن خرسند گردد .
و پندگويان از آنچه گويند نكنند ، و به جايگاه هاى بلند برابر مردمان براى خودنمائى برآيند .
پس پيشكاران درگاه و كارگزاران پيشگاه پروردگارى از خديو دادگستر و دانشمند دادخواه و پيروان ايشان بدانند آبادى كشور وآرايش لشكر از او آگاهى و نگاهبانى يكان يكان از زيردستان است ، چو برگشت به تن كند يا جان ، خوشا آن كس كه از بيم فردا بينديشد و در پى كار بندگان خدا كوشد ، و بدا بدان كس خانه ناپايدار آباد دارد و خانه جاويدان را واگذارد .
در شرح كسانى كه اطراف علماء عظام مى باشنداز نيك و بد
و ديگر سخنم به نزديكان و بستگان دانايان اين جهان است در برابر نزديكان پادشاه كاردان .
اين گروه بهترين مردمان اند و بدترين ايشان بهترند ؛ از آنكه مانند ستارگان به گرد آن دانشمند فرزانه كه آموزنده چون ماه تابان است در هنگام آموختن دانش بهره مند مى شوند