احاديث مستجازه مصون و محروس است و بر او حرجى نيست ، و اگر ذاكر و محدثى خود را به مجتهدى شناسانيد و آن مجتهد او را بر حسب استعدادش اذن به قرائت احاديث مخصوصه از كتابى مخصوص يا عموم كتابهاى مجلسى مرحوم مستقلاً داد ثمره اش اين است كه در ذكر روايت مرسل و مقطوع و ضعيف و امثال آنها كه مذكور شد ديگر بر او بحثى نيست .
در جواز عمل است به اخبار ضعيفه
و اين بنده كه خاك نعال محدثين محسوب نمى شود اخبار ضعيفه را بنا بر اجازه مجتهد مجيز خود جائز مى داند در مسنونات و مكروهات ، و اين اجازه و اذن براى جواز تسامح است بواسطه حديث : « من سمع شيئاً من الثواب على شى ء فصنعه كان له أجره وإن لم يكن ما بلغه »۱ ، يعنى : « كسى كه چيزى از ثواب بشنود براى به جاى آوردن چيزى پس بجا آورد ، اگر چه در واقع آنچه را كه از ثواب شنيده است نباشد به وى همان ثواب را مى دهند » .
واين حديث از محمّد بن يعقوب كلينى در كتاب « اصول كافى » از على بن ابراهيم ، از پدرش ابراهيم بن هاشم ، از محمد بن ابى عمير ، از هشام بن سالم كه تماماً از روات ثقات اند ، و از حضرت صادق عليه السلام روايت شده است .
و ايضاً در آن كتاب از حضرت باقر عليه السلام مرويست : « من بلغه ثواب من اللّه على عمل فعمل ذلك العمل ذلك الثواب اوتيه وإن لم يكن الحديث كما بلغه »۲ .
و در كتاب « ثواب الأعمال » ۳ حديث سابق مرويست از حضرت صادق عليه السلام به مضمون