181
روح و ريحان ج3

فرمود : « القلب يتّكل على الكتابة »۱ .
و أيضاً از ابو بصير مرويست كه آن جناب فرمودند : « اكتبوا فانكم لا تحفظون حتى تكتبون »۲ .
و ايضاً مرويست از آن جناب : « اِحْفَظُوا بكُتُبِكم فانّكم سوف تحتاجون إليها »۳ .
و ايضاً فرمودند به مفضل بن عمر : « اكتب وبثَّ عملك فى اخوانك فإنْ مِتَّ فاورث كتبك بَنِيكَ فانّه يأتى على الناس زمان هرجٍ لا يأنسون الا بكتبهم »۴ .

در حفظ كردن احاديث است به نوشتن

پس از نوشتن حديث در كتاب قلب را اعتماد و اتّكالى حاصل مى شود و بعد از كتابت حفظ پيدا مى شود و يك وقتى هم محتاج به آن خواهد شد ، و ديگر باعث نشر علم بين اخوان مى گردد ، و بعد از مردن در زمان هرج به كار آيندگان مى آيد ، و عمل اصحاب و تابعين و علماء متقدّمين و متأخرين ـ رضوان اللّه عليهم اجمعين ـ بر تدوين اخبار و آثار اهل البيت عليهم السلام بوده است مانند كتاب سُليم ۵ بن قيس هلالى كه به نظر شريف حضرت على بن الحسين عليهماالسلام رسيد و ابان بن أبى عيّاش راوى اوست و حالت وى با حجّاج بن يوسف ثقفى مشروح است ۶ .

1.كافى ۱/۵۲ ح ۸ .

2.كافى ۱/۵۲ ح ۹ .

3.كافى ۱/۵۲ ح ۱۰ .

4.كافى ۱/۵۲ ح ۱۱ .

5.سُليم به ضم سين است ، و از خيار اصحاب اميرمؤمنان عليه السلام . ( حاشيه مؤلف رحمه الله ) .

6.مازندرانى در شرح اصول كافى ۲/۲۰۷ پس از ضبط سليم از علامه حلى به نقل از سيد على بن احمد عقيقى مى نويسد : كان سليم بن قيس من أصحاب امير المؤمنين عليه السلام طلبه الحجاج ليقتله فهرب وأوى إلى أبان بن أبى عياش ، وهو فى ناحية فارس ، فلما حضرته الوفاة قال لأبان : إن لك علىّ حقاً وقد حضرنى الموت . يا بن اخى ! انه كان من الأمر بعد رسول اللّه صلى الله عليه و آله كيت و كيت ، وأعطاه كتاباً ، فلم يرو عن سليم بن قيس أحد من الناس سوى أبان . . الى آخره .


روح و ريحان ج3
180

بعد از آن در هواء آنها را ساكن فرمود ، پس الفت و شناسائى در اين زمان و اختلاف و انكار ابناء زمان به جهت آن روز است ، و كسى كه بر ما اهل بيت عليهم السلام دروغ ببندد فرداى قيامت يهودى و كور محشور مى شود و اگر دجال را ادراك كند ايمان مى آورد به او » .
و اين حديث تمام شد .
اكنون عرض مى كنم : نبايد سفيان ثورىِ نوعى را زياد كرد ، آن فسادى كه در آن زمان از آن سفيان شخصى و امثال آن از ابو حنيفه و حسن بصرى در جعل احاديث شد كفايت است ، و هر آنكه پرهيز از صحّت و سقم احاديث نكند و هر آنچه در كتابهاى مخالفين است نقل نمايد در زمان خود سفيان ثوريست .
و در « اصول كافى » در خبر مبسوط است كه : حضرت صادق عليه السلام در مسجد الحرام به سدير صيرفى فرمودند : « مى خواهى به تو بنمايم كسانى را كه از طريق حق و دين خدا مردم را منع مى نمايند ؟ » .
عرض كرد : بلى .
پس اشاره فرمود به ابو حنيفه و سفيان ثورى ، و اين دو نفر با جماعتى حلقه زده بودند و كارى جز عمل به قياس و استحسان و استخراج احكام فرعيه از آراء سخيفه و جعل اخبار غريبه و وضع اخبار غير مرضيه نداشتند .

كتابةٌ مستطابة

مطلب ششم : در حسن كتابت احاديث و ضبط و حفظ آنها

بدان حسن حال راوى بر كتابت حديث است ، يعنى محفوظات خود را از روايات و احاديث بنويسد تا بماند چنانكه در كتاب « اصول كافى » در باب يكصد و چهل و شش احاديثى در اين خصوص منقول است از آن جمله : حضرت صادق عليه السلام به ابن ابى عمير

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 177502
صفحه از 427
پرینت  ارسال به