صادق عليه السلام بود ، وهو اوثق الناس واصدقهم لهجةً ، و كتاب نوادر از اوست .
يازدهم : محمّد بن فضيل است ، و محمّد بن فضيل چند نفرند ، و از القاب و نسب تميز داده مى شوند : يكى ارزق ۱ ، و يكى ازرقى ، و يكى كوفى ، و يكى ازدى است .
دوازدهم : ابراهيم بن ابى محمود خراسانى است ، نجاشى و كشى او را توثيق كرده اند و همان است كه حضرت جواد عليه السلام برايش بهشت را ضمانت فرمود ، و وى از اصحاب حضرت رضا عليه السلام است ، و كتابى بعد از رحلت آن بزرگوار خدمت حضرت جواد عليه السلام آورد به خط شريف پدر بزرگوارش ، پس آن جناب گرفتند و بوسيدند و فرمودند : « واللّه ! خط أبى » ، آن گاه عرض كرد : پدرت مكرر به من مى فرمود : « اسكنك اللّه الجنة أدخلك اللّه الجنة ! » فرمود : « من هم مى گويم » ، آن گاه برايش ضمانت در دخول جنت فرمود ۲ .
اكنون حضرت عبدالعظيم از هر كس روايت كرد دلالت بر جلالت قدر وى مى كند ، پس فقره « فَلْيَنظُرِ الاْءِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ »۳ را فراموش مكن .
خلاصه چنانكه از براى هر يك از مشايخ و اساتيد اهل علم از معاصرين و متقدّمين طريق روايتى است حضرت عبدالعظيم عليه السلام هم از جماعتى كه موثّق بوده اند و ادراك خدمت سابقين از ائمه طاهرين عليهم السلام را كردند از اين طرق و اسانيدى كه اسامى آنها مذكور شد و در صدر هر روايتى خواهى خواند احاديث و رواياتى نقل فرمود .
وايضاً خواهى دانست استاد حقيقى حضرت عبدالعظيم امامين همامين عليهماالسلامبودند ، مسموعات و مرويّات آن جناب از ائمه اطياب عليهم السلامعلاوه است از آنچه در اين اوراق بتحرير آيد .