215
روح و ريحان ج3

صدوق و مرحوم شيخ طوسى رحمة اللّه عليهم در كتب اربعه در صدر وسند روايات مسلكى خاص داشتند .
اما مرحوم كلينى در « كافى » به طريق قدماء جميع سند روايت را نقل فرمود مگر بنحو ندرت و شاذ به جهت اعتماد به رواة و اخبار اوائل بعضى از اسناد را ترك و حذف كرده است ، و اين قسم به اصطلاح متقدمين مرسل و معلق مى نمايد .
و از مرحوم ميرزا در « قوانين الاصول » ديده ام ، از مرحوم مجلسى در حديث سى و پنجم از كتاب « اربعين » نقل فرمود كه : ما احتياج به ذكر سند از اين اصول اربعه نداريم ۱ و اگر سندى ذكر نمائيم براى ميمنت است و تبرّك و اقتداء به سند سلف ، و شايد به سند ضعيفى مجهولى رسد ، و اين باب نافع و واسع است و شواهد كثيره از ممارست اخبار و تتبّع سيره قدماء علماء اخيار ۲ در دست است ، و مرحوم كلينى سندى متصل به ابن محبوب و به ابن أبى عمير يا غير اين دو راوى از اصحاب كتب مشهوره ذكر فرموده است پس به ابن محبوب ابتداء كرده و ما تقدّم را ترك فرموده اين فقره به نظر آنكه دانائى ندارد مى نمايد كه مرسل است ، و نيست چنين ، بلكه اخذ خبر از كتاب آن راوى كرده و به ايراد سند واحد اكتفاء نموده ۳ .
و از اين بيان بدان كه مشرب و مسلك مرحوم كلينى به ذكر تمام اسناد حديث بوده است الاّ ما شذّ وندر .
اما مرحوم صدوق در كتاب « من لا يحضره الفقيه » عملش به اختصار اسانيد بوده است با حذف اوائل سند ليكن در اواخر كتاب تعريف از مشيخه خود با طرق روايات فرموده است ، بلكه در بعضى به وضعى اخلال كرده است كه به نظر مى نمايد سند آن معلّق است .

1.مرحوم نراقى نيز در مستند الشيعة ۹/۱۵۹ تصريح مى كند كه با وجود خبر در اصول معتبره خصوصاً كتب اربعه ، قصور سند ضررى نمى رساند .

2.در چاپ سنگى : اخبار .

3.رجوع شود به : سماء المقال ۲/۴۰۵ .


روح و ريحان ج3
214

اول : آن است كه : شخص الفاظ و عبارات چهل حديث را تماماً حفظ كند چه در خاطر و چه در دفاتر .
دوم : آن نقش بر خاطر است نه رسم در دفاتر يعنى حفظ متبادر از ظهر القلب است .
سوم : آن ادراك معانى و حقايق و استنباط حكم و معارف و عمل به آنهاست چنانكه حضرت ختمى مآب صلى الله عليه و آله به جناب ولايت عليه السلام فرمودند : « چهل حديث ايمان به خدا و امتثال آن است . . » ۱ .
و البته اين قسم اعلى مراتب حفظ حديث است و در حديث سابق دانستى هر كس چهل حديث حفظ كند فقيه محشور مى شود ، و فقه بمعنى فهم است يعنى مدلول و دال هر حديثى را امتياز دهد و درست بفهمد ، و به اصطلاح معروف مراد خدا و رسول و امام را بهتر از ديگران استنباط و استخراج كند ، و هر آنكس چهل حديث بدينگونه فهميد البته اصول عقايد و كرائم قواعد وى نيكو و پسنديده است و مانند وى كسى نخواهد بود ، و آن كس كه به اسرار و حكم و معارف و دقايق و حقايق اخبار و آثار عترت حضرت سيد مختار كما هِىَ آگاه و بينا گرديد حضرت عبدالعظيم است و اگر اهل اين بلده ناصره ، اين اخبار [را ]گاهى نظرى اندازند البته از علوّ و سموّ قدر و مقام آن بزرگوار و عظمت مزارش خبرى خواهند يافت ، و اميدوارم ثمرى مفيد و نافع بيابند ، إن شاء اللّه .

ختامٌ مسك

در عمل مشايخ ثلاثه به ذكر سند و حذف آن و حذف اسانيد روايات حضرت عبدالعظيم عليه السلام

مرحوم سيد سند بحرالعلوم ـ طاب ثراه و جعل الجنّة مثواه ـ در كتاب « رجال » مختصر خود فرموده است : هر يك از مشايخ ثلاثه يعنى مرحوم محمّد بن يعقوب كلينى و مرحوم

1.خصال : ۵۴۳ ح ۱۹ ، بحار الانوار ۲/۱۵۴ ح ۷ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 177555
صفحه از 427
پرینت  ارسال به