اول : آن است كه : شخص الفاظ و عبارات چهل حديث را تماماً حفظ كند چه در خاطر و چه در دفاتر .
دوم : آن نقش بر خاطر است نه رسم در دفاتر يعنى حفظ متبادر از ظهر القلب است .
سوم : آن ادراك معانى و حقايق و استنباط حكم و معارف و عمل به آنهاست چنانكه حضرت ختمى مآب صلى الله عليه و آله به جناب ولايت عليه السلام فرمودند : « چهل حديث ايمان به خدا و امتثال آن است . . » ۱ .
و البته اين قسم اعلى مراتب حفظ حديث است و در حديث سابق دانستى هر كس چهل حديث حفظ كند فقيه محشور مى شود ، و فقه بمعنى فهم است يعنى مدلول و دال هر حديثى را امتياز دهد و درست بفهمد ، و به اصطلاح معروف مراد خدا و رسول و امام را بهتر از ديگران استنباط و استخراج كند ، و هر آنكس چهل حديث بدينگونه فهميد البته اصول عقايد و كرائم قواعد وى نيكو و پسنديده است و مانند وى كسى نخواهد بود ، و آن كس كه به اسرار و حكم و معارف و دقايق و حقايق اخبار و آثار عترت حضرت سيد مختار كما هِىَ آگاه و بينا گرديد حضرت عبدالعظيم است و اگر اهل اين بلده ناصره ، اين اخبار [را ]گاهى نظرى اندازند البته از علوّ و سموّ قدر و مقام آن بزرگوار و عظمت مزارش خبرى خواهند يافت ، و اميدوارم ثمرى مفيد و نافع بيابند ، إن شاء اللّه .
ختامٌ مسك
در عمل مشايخ ثلاثه به ذكر سند و حذف آن و حذف اسانيد روايات حضرت عبدالعظيم عليه السلام
مرحوم سيد سند بحرالعلوم ـ طاب ثراه و جعل الجنّة مثواه ـ در كتاب « رجال » مختصر خود فرموده است : هر يك از مشايخ ثلاثه يعنى مرحوم محمّد بن يعقوب كلينى و مرحوم