۰.در كتاب « حياة القلوب »۱علاّمه مجلسى طاب ثراه به سند معتبر۲نقل فرموده اند كه :در كتاب « حياة القلوب » ۳ علاّمه مجلسى طاب ثراه به سند معتبر ۴ نقل فرموده اند كه : حضرت عبدالعظيم عليه السلام عريضه اى نوشت خدمت حضرت امام محمد تقى عليه السلام كه : چه علت دارد كه غايط و فضله آدمى بوى بد مى كند ؟
در جواب نوشت : « وقتى كه حق تعالى آدم عليه السلام [را] خلق كرد جسد طيّب وى چهل سال افتاده بود و ملائكه مى گذشتند بر او و مى گفتند : از براى امر عظيمى آفريده شد ، و شيطان از دهانش داخل مى شد و از جانب ديگر بيرون مى شد . پس به اين سبب چنين شد كه هر چه در جوف آدم باشد خبيث و بدبو و غير طيّب باشد .
الحديث السابع والعشرون:حديث شريفى كه حضرت عبدالعظيم از صفوان بن يحيى نقل فرموده است
0.فى كتاب « الغيبة » 5 : عن الصدوق عليه الرحمة بحذف الاسناد ، عن عبدالعظيم بن
1.هنگام تخريج مصادر ، حياة القلوب در نزد نگارنده نبود ، ولى اصل حديث در علل الشرائع مرحوم صدوق ۱/۲۷۵ باب ۱۸۳ ح ۲ نقل شده است . مرحوم مجلسى نيز آنرا در بحار ۱۱/۱۰۹ ح ۲۲ نقل كرده ، نيز بنگريد به : مستدرك الوسائل ۲/۵۵۷ ح ۲۷۱۳ ، مناقب ابن شهر آشوب ۳/۴۹۰ .
2.سند بنا بر نقل شيخ صدوق در علل الشرايع چنين است : حدثنا على بن احمد بن محمد رضى الله عنه ، قال : حدثنا محمد بن ابى عبداللّه الكوفى ، عن سهل بن زياد الآدمى ، عن عبدالعظيم بن عبداللّه الحسنى .
3.در كتاب الغيبة شيخ طوسى ونعمانى يافت نشد ، مرحوم بحرانى نيز در مدينة المعاجز آن را از ابن بابويه در كتاب الغيبة نقل كرده است . احتمال قوى آن است كه مراد جلد ۱۲ بحار الانوار ( سنگى ) در تاريخ احوال حضرت حجت صلوات اللّه وسلامه عليه باشد كه به كتاب الغيبة مشهور است چنانچه علامه تهرانى در ذريعه ۳/۲۲۹ شماره ۸۳۴ بدان تصريح كرده است . بنابراين ، منظور كجورى و سيد هاشم بحرانى آن است كه علامه مجلسى روايت را در كتاب الغيبة از شيخ صدوق نقل كرده است . مرحوم مجلسى روايت را در بحار ۳۶/۳۸۶ باب ۴۴ ح ۱ به نقل از احتجاج طبرسى وكمال الدين شيخ صدوق نقل كرده ، و در ۵۰/۲۲۷ باب ۶ ح ۲ به نقل از احتجاج . در منتخب الاثر : ۲۴۳ ح ۱ نيز از كمال الدين نقل شده است .
نيز بنگريد به : كمال الدين : ۳۱۹ ـ ۳۲۰ ح ۲ ، اعلام الورى : ۳۸۴ ـ ۳۸۵ .