و زكاتى از مال خود بدهد ، و صفوان بن يحيى چون بماند بعد از آن دو نفر اداء حقوق ايشان مى كرد ، بلكه هر كار خيرى كه براى خود مى نمود براى آن دو نفر هم مى نمود .
و صفوان در خدمت حضرت رضا عليه السلام مكانت و منزلت ديگر داشت ، و صفوان مكنّى به أبو محمد است و از اهل كوفه ۱ .
و نجاشى فرمود : صفوان بن يحيى ابو محمد البجلى بياع السابرى كوفى ثقة ثقة عين روى ابوه عن أبى عبداللّه عليه السلام ، وروى هو عن الرضا عليه السلام ، وكانت له عنده منزلة شريفة ۲ .
و كشّى نيز از زهد و عبادت و منزلت صفوان نقل كرده است ۳ .
و بعضى سى كتاب از مصنفات صفوان بن يحيى بأسمائها نقل نموده اند از آن جمله : كتاب « بشارات » و كتاب « تجارات » ۴ و كتاب « فرائض » و كتاب « محبت و وظائف » ۵ ، كتاب « آداب » ، كتاب « وصايا » .
و در هر يك از احكام نيز كتاب مخصوصى تصنيف فرموده ، و در سال دويست و ده از هجرت گذشته ، بعد از رحلت حضرت رضا به هشت سال فاصله وفات كرد ، و حضرت جواد حنوط و كفن وى را مرحمت فرمود ، و امر نمود اسماعيل بن موسى بر او نماز گزارد ۶ .
۰.خلاصه ابو خالد كابلى ـ كه موسوم به وَرْدان و ملقب به كنكر است ، و حالت وى در كتب رجال مشهور۷ـ گفت :ـ كه موسوم به وَرْدان و ملقب به كنكر است ، و حالت وى در كتب رجال مشهور۸ـخلاصه ابو خالد كابلى گفت : خدمت حضرت على بن الحسين عليهماالسلامشرفياب شدم و گفتم :
1.خلاصة الاقوال : ۱۷۰ شماره ۱ به نقل از شيخ طوسى ، نقد الرجال ۲/۴۲۲ شماره ۲۶۳۷ .
2.رجال النجاشى : ۱۹۷ ابتداى باب صاد شماره ۵۲۴ .
3.خلاصة الاقوال : ۱۷۰ وى را به نقل از كشى جزء اصحاب اجماع بر توثيقشان ذكر كرده است ، رجال النجاشى : ۱۹۷ .
4.احتمالاً همان است كه در رجال نجاشى از آن تعبير به كتاب الشراء والبيع شده است .
5.كذا، چنين عنوانى در كتابهاى صفوان نيامده ، شايد صحيح كتاب الحج و كتاب الوصايا باشد .
6.در باره كتابهاى صفوان و سال وفاتش رجوع كنيد به : رجال النجاشى : ۱۹۷ .
7.در باره ابو خالد كابلى بنگريد به : خلاصة الاقوال : ۲۸۷ شماره ۳ ، رجال ابن داود : ۱۵۶ ش ۱۲۴۹ و ۱۹۷ ش ۱۶۴۸ ، نقد الرجال ۵/۲۴ ش ۵۶۱۶ .