301
روح و ريحان ج3

و مراد از بكار كه در اين حديث است و حضرت عبدالعظيم از وى روايت كرده است بايد غير از بكار بن عبداللّه بن مصعب باشد كه پسرش زبير است و كتاب « انساب » نوشته
است .
در « عيون » ۱ ابن بابويه ذكر فرموده است كه : زبير پسر بكار بين قبر و منبر حضرت رسول صلى الله عليه و آله قسم خورد در ادعايى كه يكى از طالبيين مى نمود ومبتلا به برص شد . و پدرش بكار در امرى ظلم كرد ، و حضرت رضا عليه السلام بر وى نفرين فرمود از قصر افتاد و گردنش شكست . پس در زمان حضرت رضا عليه السلام مرد و حضرت عبدالعظيم زمان او را ادراك نكرد .
امّا پدر بكار عبداللّه بن مصعب همان است كه در محضر يحيى بن عبداللّه بن حسن در حضور هارون الرّشيد قسم خورد و اصرار كرد بر قتل يحيى ، و گفت : اقتله يا اميرالمؤمنين ! فانه لا امانَ له ، بعد از سه روز مرد و قبرش منخسف شد ، و خبر آن طويل است .
و چند نفرند كه معاصر زمان حضرت صادق عليه السلام مى باشند كه موسوم به بكّارند ، يكى : بكار بن ابى بكر حضرمى كوفى . ديگرى : بكار بن احمد بن زياد . ديگرى : بكار بن رجاء .
و به ملاحظه نقل روايت از جابر معلوم است كه يكى از اين چند نفر است ، و اين خبر دور از خطر است .

الحديث الحادى والخمسون:اين حديث از جدّ حضرت عبدالعظيم عليه السلام مرويست [ در باره حديث لوح ]

۰.فى « الكافى »۲:فى « الكافى » ۳ : حدثنا ابوالعبّاس محمّد بن ابراهيم بن اسحاق الطالقانى ، قال : حدثنا

1.عيون اخبار الرضا عليه السلام ۱/۲۴۳ باب ۴۸ ح ۱ .

2.در كافى نقل نشده است . بنگريد به : عيون اخبار الرضا عليه السلام ۲/۵۱ ح ۴ ، كمال الدين : ۳۱۲ ، بحار الانوار ۳۶/۲۰۱ ح ۳ ، اعلام الورى ۲/۱۷۸ .


روح و ريحان ج3
300

و زكيّه است براى تزكيه و تصفيه اى كه از وجود شريف وى شد .
و راضيه است براى آنكه به رضاء حق راضى بود .
و مرضيّه است براى ترضيه اى كه خدا و رسول صلى الله عليه و آله وسلمو حضرت امير عليه السلام و جبرئيل و ملائكه و مريم از وى نمودند در ابتلاى بلايا .
و محدّثه است براى آنكه جبرئيل تحديث و اِخبار به اَخبار غيبيّه مى نمود .
و زهراست ؛ از آنكه نورش در عرش و آسمانها ، و در حين ولادتش در مكّه معظّمه و براى اميرمؤمنان در هر صبح و ظهر و شام درخشنده بود .
و هر يك از اين عبارات مختصره موجزه را شرحى و خبرى مبسوط است خواستم اشاره كرده باشم .

الحديث الخمسون:اين حديث را حضرت عبدالعظيم عليه السلام از جابر روايت كرده [ در كيفيّت نزول « ولو أنهم فعلوا ما يوعظون به » ]

۰.فى « الكافى »۱:فى « الكافى » ۲ : عن احمد بن مهران ، عن عبدالعظيم ، عن بكار ، عن جابر ، عن ابى جعفر [عليه السلام] ، قال : « هكذا نزلت هذه الآية : « وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ » [فى على ] « لَكَانَ خَيْراً لَهُمْ »۳ » .

امّا الترجمة :

۰.ترجمه ظاهرى آيه كريمه آن است : اگر ايشان بجا آورند آنچه را كه موعظه كرده مى شوند به آن در حق على بن ابى طالب عليه السلام هر آينه از براى ايشان بهتر است .
و مراد اين است كه كلمه « فى على » در اين آيه كريمه محذوف شده است .

1.كافى ۱/۴۲۴ ح ۶۰ ، مناقب ابن شهر آشوب ۲/۳۰۱ ، نورالثقلين ۱/۵۱۳ ح ۳۸۱ .

2.نساء : ۶۶ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 177551
صفحه از 427
پرینت  ارسال به