317
روح و ريحان ج3

عمير ، عن عبداللّه بن الفضل ، عن خالد بن محمد بن سليمان ، عن رجل ، عن محمّد بن على عليهماالسلامانه قال لمحمّد بن مُسلم : « يا محمّد بن مسلم ! لا تغرنّك ۱ الناس من نفسك ؛ فإن الأمر يصل إليك دونهم ولا تقطع النهار عنك كذا ۲ و كذا فإن معك من يُحصى عليك ، ولا تَسْتَصْغِرَنَّ ۳ حسنة تعلمها فإنك تراها حيث تسرّك ، ولا تستصغرنَّ سيئةً تعمل بها فانّك تراها حيث تسوؤك ، وأحسن فإنى لم أر شيئاً قطّ أشدّ طلباً ولا أسرع دركاً من حسنة محدث لذنب قديم » .

امّا التّرجمة :

۰.حديث منتهى مى شود به حضرت باقر عليه السلام كه آن جناب فرمودند به محمد بن مسلم :« اى محمد بن مسلم ! مردمان تو را مغرور ننمايند از آنچه در ذات توست هر آنچه مى رسد به تو خواهد رسيد جز آنها ، پس روزت را به بطالت نگذران ، با تو كسى هست احصاء ۴ كند و بشمرد هر چه را مى كنى ، و كوچك نشمار حسنه اى كه مى كنى پس آن تو را مسرور مى كند و خواهى ديد آنچه را كه كرده اى از حسنات ، و كوچك نشمار سيّئه و گناهى كه مى كنى كه آن را خواهى ديد و تو را از آن كردار بد خواهد آمد ، پس احسان كن به درستى كه من هيچ چيز را سريعتر و شديدتر در طلب نيافته و نديده ام از حسنه جديده مر گناه قديم را » .

بنده در ذيل اين ترجمه زحمت مى دهم كه آخر اين حديث خالى از اشكال و اعضال نيست ، و صاحب « مجمع » ۵ در لغت « حدث » اين عبارت اخيره را اين طور نقل كرده

1.در بحار و چاپ سنگى چنين است ، در علل : لا يغرنّك .

2.در بحار : بكذا .

3.در چاپ سنگى ولا تستغفرن .

4.در چاپ سنگى : احضاء .

5.مجمع البحرين ۱/۴۶۹ ماده ( حدث ) . البته فقره اى كه در مجمع بيان فرموده همان حديث حضرت عبدالعظيم عليه السلام نيست ، بلكه حديثى ديگر است مروى از ابو نعمان عجلى از ابوجعفر باقر عليه السلام كه در كافى ۲/۴۵۴ ح ۳ نقل شده است .


روح و ريحان ج3
316

عن شيخ [ من ] بنى اسد يقال له عمرو ، عن ذريح ۱ ، عن ابى عبداللّه عليه السلام قال : اصاب بعيراً ۲ لنا علّة ونحن فى ماء لبنى سليم ، فقال الغلام لابى عبداللّه عليه السلام : يا مولاى ! انحره ؟
قال : « لا تلبس » ۳ .
فلمّا سرنا اربعة أميال قال : « يا غلام ! انزل فانحره ولأن تأكله السّباع اَحبُّ الىَّ من أن تأكله الأعراب » .

امّا الترجمة :

۰.اين حديث بعد از حذف سند ذريح مى گويد :خدمت حضرت صادق عليه السلام بودم در جائى كه معروف به ماء بنى سليم بود ، شترى از ما به دردى گرفتار گرديد . پس عرض كردم : اذن مى دهيد او را نحر كنم ؟
فرمودند : « قدرى تأمل كن » .
چون چهار ميل گذشتيم فرمود : « اى ذريح ! پياده شو و اين شتر را نحر كن ، من دوست دارم اين شتر را درنده ها بخورند و اعراب نخورند » .
و معلوم است مراد از اعراب باد[يه ] نشينند ، و مراد از اين گونه اشخاص مُبغضين و مخالفين از خانواده رسالت مى باشند .

الحديث السابع والخمسون:اين حديث را حضرت عبدالعظيم از محمد بن سليمان روايت كرده اند

[ نصايح حضرت امام باقر عليه السلام به محمد بن مسلم ]

۰.فى « العلل »۴:فى « العلل » ۵ : عن الصّدوق طاب ثراه ، عن عبدالعظيم بن عبداللّه الحسنى ، عن ابى

1.در چاپ سنگى ذريحى .

2.در چاپ سنگى : بعير .

3.در چاپ سنگى و بعضى از نسخه هاى حديثى چنين است . در بعضى از منابع « لا تريث » يا « لا سر » يا « لا تيأس » وارد شده است .

4.علل الشرايع ۲/۵۹۹ ح ۴۹ ، صدر روايت در بحار الانوار ۶۹/۳۲۳ ح ۳ ، و تمامى آن در بحار ۷۰/۳۵۶ ح ۶۵ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 188807
صفحه از 427
پرینت  ارسال به