335
روح و ريحان ج3

آنچه مرحوم سيد نوراللّه شوشترى مشهور به قاضى فرموده است

و از قرارى كه قاضى نوراللّه شوشترى بيان فرموده است در رى مدارس عظيمه متعدده و مجالس وعظ و مساجد عاليه و خانقاه و بقاع كثيره داشته است كه در هر يك علماء و مدرسين و اهل اللّه و اقطاب و اوتاد و ابدال بوده اند ، يكى از مدارس مدرسه شيخ جُنيد ، و يكى مدرسه بزرگ سيّد تاج الدين ، و يكى مدرسه خواجه عبدالجبّار كه چهار مرد فقيه در آن اشتغال به علوم داشتند ، و يكى مدرسه دروازه آهنين كه منسوب به سيّد زاهد سيّد ابوالفتوح است ۱ .

1.دكتر مهدى محقق در مقالى با عنوان « مراكز علمى رى و تأثير آن در فرهنگ و تمدن اسلامى » ( دومين بيست گفتار ، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴ ) مى گويد : در زمانى ، رى مركز علم و دانش بوده است و دانشمندان بزرگ ، در مدارس و معاهد علمى آنجا به بحث و فحص اشتغال داشته اند . مقدسى در باره وضع علمى اين شهر گويد : در اين شهر مدارس و مجالس علم فراوان است . مذكّران آنجا فقيه و رؤساى آنان عالم و محتسبانشان مشهور و سخنورانشان اديب هستند . ابودلف خزرجى ، در سفرنامه خود ، از يكى از رئيسان رى به نام جريش بن احمد ياد مى كند كه وقتى وارد مدينة السّلام ( = بغداد ) مى شد فقط كتابهاى پزشكى او بر صد شتر حمل مى گرديد . عبدالجليل قزوينى رازى در كتاب النقض كه آن را در حدود ۵۶۰ ه ق تأليف كرده ، از مدارس زير در شهر رى نام برده است : مدرسه سيد تاج الدين كيكى ، مدرسه شمس الاسلام حسكابابويه مدرسه سيّد زاهد ابوالفتوح ، مدرسه فقيه على جاستى ، مدرسه خواجه عبدالجبّار مفيد ، مدرسه كوى فيروزه ، خانقاه على عصّار ، مدرسه خواجه امام رشيد رازى ، مدرسه شيخ حيدر مكى . و نيز در اين شهر كتابخانه هاى بزرگى وجود داشته است كه از مهمترين آنها مى توان كتابخانه صاحبى را نام برد كه متعلّق به صاحب بن عبّاد بوده است كه پس از آنكه سلطان محمود ، كتب فلسفه و اعتزال و نجوم آن كتابخانه را سوزانيد بر چهار صد شتر حمل مى شده و ده مجلّد فهرست داشته است . درباره كيفيت تعليم و تعلّم ، در مراكز علمى رى ، نمى توان جداگانه بحث كرد مگر آنكه علم را بطور كلى در تمدن اسلامى مورد بحث و تحليل قرار داد ؛ زيرا اسلام علم را از محدوديت طبقات خاص بيرون آورد وعامه مردم از وضيع و شريف و فقير و غنى را تحريض و ترغيب به علم نمود . به همين جهت ، سنّت خاص علمى در تمدن اسلام به وجود آمد كه در همه مراكز علمى به يك كيفيت بود ، يعنى دانشمندان اسلامى در مدارس اندلس و بغداد و قاهره و رى و مرو ، با انگيزه واحدى ، در پى علم مى رفتند و روش خاصّى را دنبال مى كردند و سنّت خاصى بر جوّ علمى آن مراكز احاطه داشت . اين انگيزه و روش و سنّت بود كه در « خوارزم » بيرونى را و در « بخارا » ابن سينا را و در « نيشابور » خيام را و در « رى » رازى را و در « مراكش » ابن خلدون را و در « قرطبه » ابن رشد را پرورش مى داد .


روح و ريحان ج3
334

اكنون بدان : قطب راوندى مى گويد : دو برادر بودند يكى موسوم به رى و ديگرى رازى ، اين دو برادر اتفاق كردند در بناى اين شهر ، چون تمام و كامل شد اختلاف در اسم وى شد ، قرار دادند اسم آن شهر رى باشد و هر كس منسوب به اوست رازى خوانند ۱ .
اما ابن خلكان در « متوفيات الاعيان » در ذيل احوال سليم بن ايوب رازى گفته : رازى ـ به فتح راء مهمله و بعده زاء معجمه ـ منسوب به راى است ، و آن شهرى است بين قومس و جبال ، پس زاء ملحق كردند با باء و رازى ناميدند چنانكه مرو را مروزى مى گويند ۲ . و شايد اين قول ارجح و اصوب باشد .

1.نيز بنگريد به : ملحقات روضة الصفاى ناصرى ، رضا قليخان هدايت ۹/۱۹۶ ، نقل از مقاله جغرافياى تاريخى رى ، به قلم دكتر حسين قره چانلو ( مجله بررسيهاى تاريخى ، سال ۱۲ ، ش ۲ ، سال ۱۳۵۶ ش ) .

2.در ادب فارسى براى نشان دادن دورى دوتن ، به مروزى و رازى تمثل جسته مى شود . مولوى مى گويد : گرچه هر دو بر سر يك بازيندليك با هم مروزى و رازيند بنگريد به : « مراكز علمى رى و تأثير آن در فرهنگ و تمدن اسلامى » ، دومين گفتار ، دكتر مهدى محقق ص ۲۲۰ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 177640
صفحه از 427
پرینت  ارسال به