محكم و منظّم است كه محسُود تمام ملل و دول گرديده ، و هيچ وقت اركان دولت و اعيان ملّت و رعاياى ايران خودشان را بدين رفاهيّت و وفور نعمت و امنيّت نديده بودند ، البته هر كس از سابقين خبرى دارد مى داند .
در آيه كريمه اى كه دلالت بر حسن حال عجم و مذمّت عرب مى نمايد
پس آيات كريمه و احاديثى كه دلالت بر فضيلت عجم و حسن ايمان ايشان مى كند خوب است در اين اوراق بنويسم :
قال اللّه تعالى : « وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ * فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ * كَذلِكَ سَلَكْنَاهُ فِى قُلُوبِ الْمُـجْرِمِينَ »۱ ، يعنى : اگر مى فرستاديم قرآن را بر بعضى عجم ها اعراب ايمان نمى آوردند همچنين عربى فرستاديم تا درآوريم در دلهاى گناه كاران « فَلاَ يُؤْمِنُوا حَتَّى يَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ »۲ . پس آن مجرمين ايمان نمى آورند تا آنكه عذاب دردناك را ببينند .
و احاديث هم بر طبق آيه كريمه بسيار است كه ذكر مى شود .
در معنى « عرب » و « عجم » و « اعجمى »
اكنون بدان « عرب » بر حسب معنى لغوى ضدّ عجم است ، و آن فصيح كامل بالغ در فصاحت است ، و « عجم » كسى است كه فصيح نباشد ، و « عجمه » به معنى لُكنت لسان است ، و « عجمى » منسوب به عجم است ، و « اعجمى » كسى است كه خود را منسوب به عرب نموده است ليكن از اصل عجم است .