بين العرب ؟ ! يعنى كيست اين عجمى كه بر همه مُصدّر نشسته است .
پس حضرت ختمى مآب صلى الله عليه و آله وسلم بر منبر برآمد و فرمود : « اى مردمان ! از عهد آدم الى زماننا احدى بر ديگرى تفضيل و تقديم ندارد ، نه عجم و نه عرب و نه احمر و نه اسود مگر به تقوا ، ألا إن سلمان ۱ بحر لا ينزف وكنز لا ينفد ، سلمان ۲ منّا اهل البيت وهو سلسل يمنح الحكمة ويؤيّد البرهان فى تسهيل الغوامض » ۳ اين قاعده از بدو ايجاد كليّت دارد تا ختم آن .
و حديثى اكنون در مدح عجم از كتاب « كافى » منظور است و همانا متعلق به همين زمان ، اين صحيح حديث است : على بن اسباط از حضرت رضا عليه السلام سؤال نمود : مردم مى گويند : پدر شما موسى بن جعفر عليه السلام وفات نكرد ؟
فرمود : « سبحان اللّه ! رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم از دنيا مى رود و پدر من موسى بن جعفر عليه السلام مى ماند، و اللّه ! قد مضى موسى كما مضى رسول اللّه صلى الله عليه و آله وسلم هلمّ جرّاً ، اين كشيده مى شود تا آنكه به دست اولاد عجم بيفتد كه روز به روز ترويج دين در تزايد و ترقى باشد تا آنكه متّصل به ظهور قائم آل محمد صلى الله عليه و آله وسلم شود » ۴ .
و اميد است اين دولت حقّه مستدام بماند و بعد از وى دولت موعوده الهيّه ظاهر گردد .
و مسعودى در « اثبات الوصيّة » نوشته است : خداوند دين خودش را از اوّل دهر الى آخره به هزار تن نصرت فرمود ، سيصد و سيزده نفر اصحاب لوت بودند ، و سيصد و سيزده نفر اصحاب بدر ، و سيصد و سيزده نفر اصحاب قائم عليه السلام ، و شصت و يك نفر از اصحاب سيّد الشهداء ، و اصحاب قائم عليه السلام تمام از عجمند كه بر ابرها سوار مى شوند و آن جناب را نصرت مى نمايند .
و مرويست ايضاً : ثلث از انصار قائم عجمند و ثلثى عرب .
1.در چاپ سنگى : السلمان .
2.نيز بنگريد به : الايضاح ، فضل بن شاذان : ۲۸۲ ، بحار الانوار ۲۲/۳۸۴ ح ۶۴ .
3.كافى ۱/۳۸۱ ح ۲ ، بحار الانوار ۴۸/۳۰۴ و۴۹/۲۳۲ ح ۱۸ .