351
روح و ريحان ج3

ملوكهم » 1 را شعار ودثار خود نمودند تا آنكه سلاطين صفويّه رضوان اللّه عليهم أجمعين غالب شدند و اعادى دين را مغلوب نمودند .
و ايران هم تا زمان عمر بن الخطاب مفتوح نشده بود و اهل آن بر كفر سابق و مذهب مجوس باقى ، چون زمان عثمان شد ايشان را دعوت به مذهب ابوبكر و عمر و خود نمود .
زمان خلافت حضرت امير عليه السلام چون امتدادى نداشت و قوامى تشيّع نگرفت و چندان مردمان عجم اطلاعى از فضايل نفسانيّه علويّه بهم نرسانيدند مگر آنكه شهادت جناب خامس آل عبا عليه السلام عمل شنيع و غصب مقام ايشان را ظاهر و ضايع كرد .
فى الجملة اين نحو ظلم و جور به آفاق منتشر گرديد كه اين طايفه خبيثه لياقت اين درجه و مرتبه را كه خلافت است ندارند ، و امتداد زمان خلافت بنى عبّاس هم ايشان را به خذلان و خسران گذارد .
بحمد اللّه دولت حقّه الهيّه در اين زمان كه مذهب جعفرى و مراد و مقصود از تشيّع و ايمان است به عكس اوقات سابقه به نحوى رواج دارد كه احدى نتواند وصف كند ، همانا مفاد بيان امير مؤمنان عليه السلام و امامان ديگر از اين اوان پيدا و هويداست .
و حضرت امير عليه السلام فرمود : « پنج نفر در اسلام سبقت ورزيدند : از عرب من ، و از فارس سلمان ، و از حبشه بلال ، و از روم صهيب ، و از نبط جناب بن ارت » .
پس چنانكه حضرت امير عليه السلام در سبقت قبول اسلام از عرب فخر مى نمايد عجم هم بايد از تقبّل اسلام سلمان فارسى نيز مفاخره كنند ، و جناب ولايت مآب صلى الله عليه و آله وسلماين فقره را فضيلتى دانست و بيان كرد .
پس عجم بايد به كورى چشم هاى حاسدين سلمان فارسى طريق طعن و لعن و قدح و ذمّ ايشان را به نحوى كه مشروع و مطلوب است مضايقه و دريغ ندارند و بر اين حديث بنگرند :

1.ذكر اين فقره سابقاً گذشت .


روح و ريحان ج3
350

و حضرت نبوى صلى الله عليه و آله وسلمفرمودند : « ليضربنّكم 1 الاعاجم على هذا الدّين عموداً 2 كما ضربتموه عليه بدواً » 3 .
يعنى : « چنانكه در اول اسلام بر سرهاى عجم ها زديد تا ايمان آوردند زمانى بيايد كه عجم ها بر سر شما بزنند كه شما ايمان آوريد » .
و اصبغ بن نباته گفت : حضرت امير عليه السلام فرمود : « گويا مى بينم در مسجد كوفه چادرهاى چند عجم زده باشند و به مردمان قرآن تعليم كنند به همان وضعى كه نازل شده است » .
عرض كردم كه : قرآن به همين وضع نيست ؟ ! فرمودند : « اسامى هفتاد نفر از قريش را محو كردند » 4 .
خلاصه اين گونه احاديث در مدح عجم بسيار رسيده است و اگر حديثى باشد كه دلالت كند بر ذم عجم مثل اين حديث « نحن من قريش و شيعتنا العرب و عدونا العجم » 5 صحيح است ؛ از آنكه در اوائل اسلام تمام مردمان چنين بودند ، چنانكه اعراب هم كافّه كافر و مشرك و عبده اصنام ، چون جناب ختمى مآب صلى الله عليه و آله وسلم مبعوث شد و در ميان ايشان نمو يافته از اين جهت ابتداءً ، و مأموريت به تكليف و اظهار شريعت به ايشان كردند . بعد به تدريج مضىّ ازمنه و دهور و قرون ، حضرات اعاجم كه صيت اسلام شنيدند به دائره آن داخل شدند .
بلى شهادتين گفتند تمام عجم و اسلام آوردند امّا مؤمن نبودند ، پس بواسطه غلبه ملوك بنى اميّه و سلاطين بنى عبّاسى از وضع سنّت و جماعت خوش داشته اند و « الناس على دين

1.در چاپ سنگى : لينصرنّكم . متن با توجه به منابع و نيز ترجمه مؤلف درج شد .

2.در مجمع الزوائد : عوداً .

3.مجمع الزوائد ۷/۲۳۵ بدون لفظ « الاعاجم » .

4.الغيبة ، نعمانى : ۳۱۸ ح ۵ ، بحار الانوار ۵۲/۳۶۴ ح ۱۴۱ .

5.معانى الاخبار : ۴۰۴ ح ۷۱ ، بحار الانوار ۶۴/۱۷۶ ح ۱۳ ، قريب به آن در شرح اصول كافى ۱۲/۱۹۵ ح ۱۸۴ .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 189206
صفحه از 427
پرینت  ارسال به