بنا بر اين چندان توقف حضرت عبدالعظيم در رى طول نكشيد كه از دنيا رحلت فرمود ، و حديثى كه در زيارت حضرت عبدالعظيم مرويست از امام على النقى عليه السلام است ، و آن مطابق با مقصود است ؛ از آنكه آن بزرگوار در سرّ من رأى بودند كه حضرت عبدالعظيم رحلت نمودند ، و اين حديث بعد از وفات ذكر شد .
خلاصه از اين اقوال اين است كه حضرت عبدالعظيم حسنى به روايتى در زمان معتز باللّه به رى آمد ، يعنى : در وقتى كه حضرت عبدالعظيم هنوز شهيد نشده بودند و در زمان آن بزرگوار هم وفات يافتند كه فرمودند : « زيارت نمائيد حضرت عبدالعظيم را در رى » پس بايد سال وفات حضرت عبدالعظيم اوايل دويست و پنجاه ، چند سال قبل از شهادت حضرت امام النقى عليه السلام باشد ، و شهادت آن جناب هم در سال دويست و پنجاه و چهار به روايت « اصول كافى » بود .
و مردن معتز باللّه هم يك سال بعد از شهادت آن جناب بود كه دويست و پنجاه و پنج مى شود ۱ از آن جائى كه روايتى صريحاً داعى در سنه وفات حضرت عبدالعظيم نديده بود ؛ لهذا از قراين و نظاير اخبار بدين گونه استنباط نمود ، واللّه العالم بحقايق الاحوال وإليه المبدأ والمآل .
در اينكه مزار حضرت عبدالعظيم عليه السلام قطعى است و ساير مزارها مشكوك و مظنون است از اين مزار قطعى نبايد گذشت
خلاصه بر هيچ مؤمنى و زائرى شبهه نباشد و نماند بلكه به طريق قطع اعتقاد كند و از طريق يقين بداند و بگويد : اين محلّ شريف قبر مطهّر حضرت عبدالعظيم است ؛ از آنكه اتفاقى تمام علماء سابقين ولاحقين است ، امّا سائرين از امامزاده ها مقابر ايشان را نتوان به طريق قطع يقين نمود كه در كدام مورد و محلّ است حتى حضرت امامزاده حمزه به نحوى