حكايت لطيفه
مدّتى متمادى يكى از دوستان وضع بناء كعبه و طول و عرض آن را به نحوى كه عجالةً به مرئى و منظر است خواهش نمود بنويسم لهذا براى انتفاع خواص و عوام آنچه مقطوع به است بدين طريق مى نويسد كه مرحوم سيد سند شهيد مير زين العابدين ابن نور الدين حسينى كاشانى مولداً و المكى موطناً و مدفناً شاگرد مرحوم ملا محمد استرآبادى در رساله « مفرحة الأنام فى تاسيس بيت اللّه الحرام »۱ فرمود :
در روز چهارشنبه نوزدهم شهر شعبان سال هزار و سى و نه سيل عظيمى داخل خانه كعبه شد و به قدر قامت انسانى بعلاوه يك وجب و دو انگشت برآمد ، و در مكه به جهت آن سيل چهار هزار و دو نفر مردند از آن جمله معلّمى با سى طفل در مسجد الحرام هلاك شدند و در روز پنجشنبه ديوارى كه در طرف ميزاب است و از طرف ركن شامى و از طول تا مستجار تخميناً نصف آن خراب شد .
سيد مرحوم فرمود : من متفكر بودم اين خانه را كه بنا مى كند ؟ و روا نيست بعد از بناء آدم عليه السلام و حضرت خليل عليه السلام و حضرت ختمى مرتبت صلى الله عليه و آله و حضرت على بن الحسين عليه السلام كه در زمان حجّاج بناء فرمود ، عامه آن را بناء كنند ، و اين فخر از شيعه اثناعشريه مرفوع شود ، پس تضرع بسيار كردم تا اين خدمت و سعادت از اهل ايمان منفك نشود .
پس در آن اوقات شخصى از اهل خدا در رؤيا ديد جنازه سيدالشهداء عليه السلام را گذاردند در برابر كعبه تا جناب خاتم أنبياء صلى الله عليه و آله با تمام ايشان نماز گزارد ، پس از نماز به سيد مرحوم فرمودند : اين جنازه را در خانه كعبه دفن كن .
چون براى سيد نقل كرد تعبير فرمود : وضع اساس بيت كه از مناصب امامت است به وى رجوع مى شود ، و بدن امام عليه السلام را امام بايد دفن كند .