73
روح و ريحان ج3

براهين قاطعه و شواهد يقينيّه غير ممكن .
پس هر آنچه محبوب و مطلوب توست چگونه در طلب او همّت مى گمارى و آنى غفلت نمى ورزى ، چه خوش است اين دين را هم كه نتيجه آن شناسائى اسماء و افعال و اوصاف حق است اعزّ و اشرف محبوبات و مطلوبات خودت قرار دهى ، و حسن طلب را شعار خودت نمائى كه به كار روزگاران تو اين گوهر گران آيد و به كعبه مقصودت رساند .

توصيةٌ نافعه:در اينكه آنچه قطع است نبايد انسان غفلت ورزد

بدان از آنچه قاطع است انسان نبايد غافل باشد و يكى از امور قطعيه موت است .

الموت كأسٌ وكلُّ الناس شاربهوالقبر۱بابٌ وكلُّ الناس داخله۲
روزگارى كه آدم عليه السلام را وفا نكرد با تو كى كند ؟ و عمرى كه بر نوح عليه السلام بپايان رسيد به تو كى بقاء دارد ؟ و اجلى كه بر خليل تاختن آورد تو را كى فرو گذارد ؟ چندين هزار سال است كه اولاد آدم اندرين سفرند ، از اصلاب به ارحام مى آيند و از ارحام به پشت زمين و از پشت زمين به شكم زمين مى روند ، چنانكه شيخ فرمود :

تو كه بر پشت زمينى همه وقت آن تو نيستديگران در شكم مادر و پشت پدرند
آنكه پاى از سر نخوت ننهادى بر خاكعاقبت خاك شد و خلق بر او مى گريند
گوسفندى ببرد گرگ مزور همه روزگوسفندان دگر خيره بر او مى نگرند
پس همه عالم گورستان است سر بر آر و از آسمان بپرس كه چند پادشاه ياد دارى و چشم بر زمين افكن كه در شكم چند نازنين گذارى !

1.در چاپ سنگى : والموت .

2.شرح مسند ابى حنيفة ، قارى : ۳۰۵ . در تفسير قرطبى ۴/۲۹۷ نيز چنين آمده است : الموت باب وكل الناس داخلهفليت شعرى بعد الباب ماالدار


روح و ريحان ج3
72

پس ملخّص اين فقرات آن است : اى خداى من ! دين خودم را در نزد تو به وديعت گذاردم ، پس در زمان مرگ كه لازم است به من برگردان . حال ملاحظه كن آنچه نزد حق تعالى به وديعت مى گذارى به چه قيمت است ؟ يعنى : چه مى دهى و چه مى خواهى ؟ و آنچه وديعت توست از اوست ، و آيا همان است كه به توسط رسول اكرم محمد امين عليه [ وآله ]الصلوات والسلام به تو رسيده است ؟ و تو خواسته[اى] براى حفظ آن از شرور شيطان به خداوند سبحان برگردانى ؟
بلى به مفاد « إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا »۱ هرچه بسپارى و در خزينه مأمونه الهى بگذارى همان را بعينها به تو مى دهند . پس سعى كن ودائع خويش را كه سالها تحصيل كرده اى و اندوخته اى تكميل نمائى و زمان اخذ و ردّ آن از مشاهده آن شادمان باشى ، نه شرمنده و پريشان .
و به همين طريق مرويست : « هر آن كس سلامت دين خود را مى خواهد و از دو ملك مقرب نكير و منكر خائف است شهادتين و اقرار به هر يك از دوازده امام را با يقين صادق و صفاء خاطر فراموش ننمايد ، و بخواند : يا اللّهُ ! يا رَحْمنُ ! يا رَحيم ! أودَعْتُكَ هذا الاقْرار بِكَ وَبالنَّبى صلى الله عليه و آله وبالأئمّة عليهم السلام وَأنْتَ خَيْر مُستودَع فرُدَّه عليَّ في القَبر عِنْدَ مُسائلة مُنكَرٍ وَنَكيرٍ پس در زمان لقاء نكيرين بسلامت خواهد بود » ۲ .
و داعى عاصى در عرض دين حضرت عبدالعظيم عليه السلام دعائم اسلام و حدود ايمان را به قدر امكان متذكّر شده از طرق اهل عصمت عليهم السلامنگاشت ، براى اخذ نتيجه و فائده و آن تذكر و تأثر قلوب اهل ايمان است ، و اين تذكر و تأثر به نحو تمام و كمال ممكن نبوده مگر به تشريح و توضيح آنچه منظور آمد و مذكور شد ، و الا اقرار به شهادتين و اقرار بما جاء به النبى صلى الله عليه و آله من الاصول والفروع والعقايد والقواعد مع الولاية لأوليائهم والعداوة لأعدائهم كفايتى است براى حقن دم هر مسلمانِ خدا خواهى ، اما يقين كامل بدون استدلال به

1.نساء : ۵۸ .

2.مستدرك سفينة البحار ۷/۱۲۲ ، منازل الآخرة : ۱۱۵ . اين مطالب از فخر المحققين نقل شده است .

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 188725
صفحه از 427
پرینت  ارسال به