95
روح و ريحان ج3

و از خداوند پرسش مى كنم و مى خواهم نيك كند شما را ، و نگاهدارد بدى سركشان و ستمكاران را از شما ، پس شكيبائى كنيد شكيبائى تا آنكه فرود آيد فرمان و توانائى نيست مگر خداوندى را كه بلند و بزرگ است » .
وصاياى ديگر حضرت شاه ولايت در كتاب مستطاب « نهج البلاغة » و كتاب « اصول كافى » وكتاب « امالى » و « مجموعه ورام » و « مجالس » مرحوم شيخ مفيد بخوانند و متنبه شوند و اگر اين بنده بخواهم تمام وصاياى آن جناب را بنويسد كتابى مبسوط مى شود عجالةً آنچه در اين وصيتنامه بود نگاشت اهل رشاد را بهتر از اين موعظه و نصيحتى نمى شود .

در وصيت نامه صديقه طاهره

صلوات اللّه عليها وعلى أبيها وبعلها وبنيها
و ديگر وصيت نامه مشكات نبوت وعقيله رسالت صديقه طاهره فاطمه زهراء صلوات اللّه عليها است .
چنانكه در جلد عاشر « بحار الأنوار » 1 مرويست چون حضرت اميرمؤمنان عليه السلام بر بالين آن مخدره حاضر شد رقعه اى يافت كه بر آن نوشته شده بود :
« بسم اللّه الرحمن الرحيم » « هذا ما أوصَتْ بِهِ فاطِمَةُ بنتُ رسول اللّه صلى الله عليه و آله أوصت وهى تشهد أن لا إله إلاّ اللّه وأنَّ محمَّداً عبدُهُ وَرَسُولُه وأنَّ الجنّة حق والنار حقّ وأنّ الساعَةَ آتية لا رَيْبَ فيها وانّ اللّه يَبْعَثُ مَنْ فِى القُبور .
يا على ! أنا فاطمة بنت محمد صلى الله عليه و آله زَوَجّنى اللّهُ مِنْكَ لأكونَ لَكَ فى الدنيا والآخرَةِ .
أنتَ أولى بى مِنْ غَيْرى ، حَنِّطنى وَغَسِّلنى وَكَفّنّى بالليل وصلّ علىّ وادفنّى بالليل ، ولا تُعْلِمْ أحداً .

1.بحار الانوار ۴۳/۲۱۴ ، الانوار البهية : ۶۱ ، كلمات الامام الحسين عليه السلام ، شريفى : ۱۱۴ .


روح و ريحان ج3
94

و ترا وصيت مى كنم به ترسيدن از خداوند سبحان در آشكارا و پنهان ، و تو را نهى مى كنم از شتاب كردن در گفتار و كردار .
و اگر بر تو چيزى از امر آخرت عرضه دارند ابتدا به آن كن ، و اگر چيزى از امر دنيا بر تو عرضه شود درنگ كن تا راه راست برسى ، و پرهيز كن از جاهائى كه بهتان زنند و جائى كه گمان بد در آن باشد به درستى كه يار بد مى فريبد هم نشين خود را و باش از براى خدا اى پسرك من كار كننده و از فحش دورى كن و به نيكى فرمان ده و از بدى باز دار و در راه خدا با برادرها برادرى كن و دوست بدار نيكوكار را براى نيكى كارش و با آنكه از آئين تو خارج شده نرمى كن اما به دل دشمن او باش و از كردارهايش جدائى بجوى تا مانند او نشوى و دورى جو از نشستن راهها و گذرها و پاداش مده كسى را كه دارنده خرد و دانش نيست و در گذران خود ميانه روى كن و در بندگى هم .
و بر تو است در بندگى كردن به آنچه هميشه توانائى دارى ، و بچسب به خاموشى آسايش مى يابى ، پيشتر بفرست براى فردايت بهره مى برى ، بياموز نيكى را دانا مى شوى ، و در هر دم خدا را ياد كن .
و بر خُردسال از بستگان خودت نوازش كن ، و سالخوردگان ايشان را بزرگ بدار ، و نخور خوردنى مگر آنكه پيش از خوردن به درويشى چيزى از آن دهى ، و بر تو است روزه گرفتن ؛ از آنكه تن را پاك مى كند و سپرى است از براى روزه داران ، و توانا كن جانت را ، و از هم نشين بد و دشمن دورى جو .
و بر توست رفتن به جاهائى كه ياد خدا مى شود ، و بسيار بخوان خدا را پس به درستى كه من نگذاردم اى پسرك من پندى از براى تو كه نگفته باشم و اين دم جدائى من است از تو .
و تو را اندرز مى كنم به برادرت محمد به نيكى كردن كه آن برادر و مانند توست و پسر پدرت ، و مى دانى كه من به چه اندازه او را دوست دارم ، و ا ما برادرت حسين پسر مادر توست و ديگر براى وى اندرزى نمى كنم ، و خداوند پس از من شما را نگاهدارنده است

  • نام منبع :
    روح و ريحان ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني اشكوري، سيد صادق
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    سازمان چاپ و نشر دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1382
    نوبت چاپ :
    اوّل
تعداد بازدید : 188983
صفحه از 427
پرینت  ارسال به