ده نكته درباره «شرح اصول كافي» ملاصدرا - صفحه 18

كرده است و در انجام آن نوشته: تمّ ما رأينا من حواشى مولانا محمد أمين ـ رحمه اللّه.
همچنين از مطلبى كه در پايان كتاب به عنوان شرح جمله «عن واضحة» نقل شده, استفاده مى شود كه اين حاشيه تا نيمى از كتاب الايمان والكفرِ «اصول كافى» است; زيرا اين جمله در حديث شماره 5 و 21 (باب الذنوب) كتاب الايمان والكفر آمده است.
در هرحال, روشن نيست كه آيا شرح و حاشيه استرآبادى, همين حاشيه مختصر است يا نسخه هايى از اين مفصّل تر هم دارد.
6. شرح ملاّعبداللّه تُسترى «شوشترى». از اينكه ملاّصالح مازندرانى و علاّمه مجلسى, گاهى براى شرح برخى احاديث «كافى» از ملاّعبداللّه تسترى(م1021ق) نقل مى كنند, برمى آيد كه اين بزرگوار هم حاشيه يا شرحى بر «كافى» داشته است; ۱ امّا در فهارس و تراجم, از اين كتابْ نامى به ميان نيامده است.
7ـ تعليقه ميرداماد بر «اصول كافى», كه تا آغاز كتاب الحجه «كافى» را شامل مى شود. اين كتاب در سال 1403ق, در قم چاپ شده و نسخه هاى خطّى آن هم در كتابخانه ها موجود است.

آيا صدرالمتألهين از هفت شرح و حاشيه قبل از خود بر «كافى», بهره برده است يا نه؟

از هفت شرح و حاشيه ياد شده, شرح تسترى, استرآبادى و ميرداماد در اختيار دانشمندان آن عصر بوده كه اگر احتمال رجوع ملاّصدرا به شرحهاى قبلى باشد, بايد به اين سه شرح رجوع شده باشد; امّا هيچ اثرى از اين رجوع و استفاده به چشم نمى خورد; بلكه با قرينه اى كه يادآور مى شويم, روشن مى شود كه حتّى تعليقه استادش ميرداماد هم از مصادر او نبوده است; چه بگوييم كه اصلاً آن تعليقه را نداشته و چه بگوييم كه داشته و مراجعه نكرده است.

1.ر.ك: شرح ملاّصالح, ملاّمحمدصالح المازندارانى, ج۴, ص۳۲۸; مرآة العقول (چاپ سنگى), ج۱, ص۳۹ و ۱۲۳.

صفحه از 39