بحثه يقول: إنّ المناقشة في أسناد روايات «الكافى» حرفة العاجز. ^۱
استاد ما شيخ محمدحسين نايينى در درس خويش مى فرمود: اشكال سندى كردن به روايات «كافى», كار كسى است كه [از فهم و درايت احاديثْ] عاجز است.
بنابراين, در برخورد با حديث, بايد از تأمّل شايسته و درايت ويژه برخوردار باشيم و پس از دقّت و به كارگيرى اصول درايتى, از ردّ يك حديثْ سخن به ميان آوريم.
مؤلف كتاب «الأخبار الدخيلة» كه عالمى نستوه و محقّقى بى نظير است, در طول تحقيق خود به رواياتى دست يافته كه از نظر ايشان, تحريف و جعل, بدانها راه يافته است. اين روايات, توسّط اين دانشمند بزرگ در چهار جلد, جمع آورى شده است.
در فصل اوّل «الأخبار الدخيلة», ده روايت ذكر شده كه به گفته نويسنده, مجموعه اين روايات, به شهادت مذهب, تحريف شده است. در فصل اوّل از جلد اوّل, پنج روايت و در ملحق فصل اوّل از جلد سوم, دو روايت و در ملحق فصل اوّل از جلد چهارم, سه روايتْ اين گونه معرّفى شده اند.
اين احاديث از كتابهاى «الكافى», «التهذيب» و «كتاب من لايحضره الفقيه» نقل شده است. نويسنده محترم به طور قطع و يقينْ مدّعى است كه مفاد اين احاديث, برخلاف مذهب شيعه است و حتّى در يك مورد از اين ده مورد, آورده كه برخلاف اصول اسلام است.
ما پس از تحقيق به اين نتيجه رسيديم كه اكثر اين احاديث, مخالفتى با ضروريّات مذهب و دين ندارند و هرگز دليلى بر جعل و تحريف اين دسته روايات, وجود ندارد. پنج حديث جلد اوّل كتاب ياد شده در مقاله «دفاع از حديث(2)» در شماره سوم فصلنامه «علوم حديث», مورد توجّه قرار گرفت و درستى اكثر آن احاديث و پيراستگى آنها از جعل و تحريف, نمايان گشت. احاديث جلد چهارم اين كتاب, مورد بحث و بررسى اين شماره از «دفاع از حديث» است.