دفاع از حديث(8) - صفحه 117

باشد, باز براى اينكه منافاتى با روايات گذشته نداشته باشد, مى گوييم: اين روايت در زمينه حجِّ مستحبّى است يا اينكه منظور, ماه آينده است, نه سال آينده.
گفتنى است كه اين روايت در «كافى» با عبارت «من قابل» آمده و شيخ طوسى در «استبصار», همين روايت را به همين صورت از «كافى» نقل كرده; ولى در «تهذيب», در سه جا همين روايت را به نقل از «كافى» آورده است كه تعبير «من قابل» در آن وجود ندارد. ۱
دو. و امّا درباره واژه اضحى در «الصحاح» آمده است:
ويقال أيضاً ضحّى بشاة من الاُضحيّة و هي شاة تذبح يوم الأضحى, قال الأصمعى: «وفيها أربع لغات: إضحيّة و اُضحيّه والجمع أضاحى وضحيّة على فعيلة والجمع ضحايا وأضحاة والجمع أضحى, كما يقال أرطاة و أرطى و بها سمّى يوم الأضحى», قال الفراء: «الأضحى تؤنّث وتذكّر, فمن ذكّر ذهب الى اليوم…».
همان طور كه ديده مى شود, براى قربانى در روز عيد قربان, چهار واژه ذكر شده است:
1) إضحيّه,
2) أُضحيّه (جمع اين دو واژه اخير, اَضاحى است),
 3) ضحيّه (جمع اين واژه, ضحاياست),
4)اَضحاة (جمع آن, اَضحى است).
آن گاه آمده است: واژه «أضحى» كه جمع «أضحاة» است, نام روز عيد قربان قرار گرفته است. جوهرى, پس از نقل مطالب فوق از اَصمعى, نكته ديگرى را از فرّاء نقل مى كند كه: واژه «اضحى» هم مؤنث است و هم مذكّر. مذكّر بودن آن در زمانى است كه به معناى يوم باشد [و قاعدتاً مؤنث بودن آن, وقتى است كه به معناى جمعيِ «قربانى ها» باشد].
بنابراين, اضحى هم به معناى «روز عيد قربان» مى آيد و هم جمع «اَضحاة» به معناى «قربانى» است و در روايت كه مى خوانيم: «وإنّما الأضحى على أهل الأمصار», به اين معناست كه قربانى ها مخصوص كسانى است كه مجاور مكّه نباشند و شخص مورد بحث

1.التهذيب, ج۵, ص۳۶ و ۱۹۹ و ۲۸۸.

صفحه از 125