دفاع از حديث(8) - صفحه 119

محبوب تر و ارزشمندتر باشد. براى اين خانه, خداوند در كتابش آن روز كه آسمانها و زمين را آفريد, چهار ماه حرام را حرام كرد. سه ماه پى در پى براى حج و يك ماه تك هم براى عمره رجب.

[اين حديث, با مذهب, ناسازگار است; چرا كه] مذهب مى طلبد كه واژه «للحج» در حديث, اضافى باشد; چرا كه بين ماههاى حج و ماههاى حرام, نسبت تساوى نيست; بلكه نسبت عموم من وجه است. ماه حج و ماه حرام در ذى القعده و ذى الحجّه تصادق دارند و ماه حج بر شوّال صدق دارد, نه ماه حرام و ماه حرام بر محرّم صدق مى كند, نه ماه حج و عمره مفرده, در هر ماه, درست است و اختصاصى به ماه رجب ندارد. تنها عمره رجبيّه فضيلت بيشترى دارد و اين, مطلب ديگرى است.
به علاوه, اشكال ديگرى كه بر روايت است, بر فرض كه «للحج» در روايت زايد باشد, اين است كه در ماه محرّم, احرام حج درست نيست و اين ماه, عمره مخصوص هم ندارد.
چكيده نقد: سه ماه از ماههاى حرام, پى در پى است كه ماههاى حجّ است و يك ماهِ ديگر كه مخصوص عمره است. با توجّه به اينكه ماههاى حرام: رجب, ذوالقعده, ذوالحجّه و محرّم است و ماههاى حج: رجب, شوّال, ذوالقعده و ذوالحجّه است, روشن مى شود كه سه ماه حرامِ پى در پى براى حج نداريم. پس واژه «للحج» در روايت, زايد است و حضورش حاكى از تحريف در روايت است و اگر «للحج» را زايد انگاريم, باز روايت مشكل دارد; چرا كه سه ماه پى در پى از ماههاى حرام, ذوالقعده, ذوالحجّه و محرّم است و روشن است كه در ماه محرّم, اعمال حج صورت نمى گيرد و عمره مخصوص هم ندارد.

دفاع ما

اين روايت در «من لايحضره الفقيه» در دو جا ذكر شده است. در مورد اوّل, «ثلاثة فيها متوالية للحجّ…» را ندارد و در مورد دوم دارد. ۱

1.كتاب من لايحضره الفقيه, ج۲, ص۱۵۷ و ۲۷۸.

صفحه از 125