1. ملاصدرا در بيان فرق بين اسلام و ايمان مى گويد:
اسلام, همان اقرار زبانى به وسيله شهادتين است و اين, غير از ايمان است و پيامبر(ص), حكم به ايمان كسى نمى كرد, مگر اينكه حقيقتاً آن را دريابد. ۱
او مؤيّد اين مطلب را داستان حارثه انصارى ذكر مى كند كه وقتى ادّعا كرد كه من حقيقتاً مؤمن هستم, پيامبر(ص) سؤال كرد: «حقيقت ايمانت چيست؟». وى پاسخ داد: «اهل بهشت را مى بينم كه به ديدار يكديگر مى روند, و اهل آتش را مى بينم كه در نوبت ايستاده اند, و عرش پروردگارم را آشكار مى بينم». بعد از آن, پيامبر(ص) ايمان او را تأييد كرد و به او فرمود: ملازم آن باش. ۲
بعد از اين, نتيجه مى گيرد كه اگر كسى به آخرت اقرار كند, چشم بصيرت او باز مى شود و روز قيامت را به گونه اى مشاهده مى كندكه گويى الآن برپاست. ۳ پيامبر(ص) تا وقتى مشاهده بهشت و جهنّم را در او نيافت, حكم به حقيقت ايمان او نكرد. ۴
2. صدر المتألهين, تقوا را به معناى دورى جستن از زيادى هاى حلال مى داند, با اين توضيح كه تقوا, يعنى دورى جستن از آنچه كه موجب ترسِ ضرر در دين شود. آنچه موجب ترس ضرر در امر دين مى شود, دو قسم است: يكى حرام خالص و ديگرى, زيادى هاى حلال; زيرا فرو رفتن در اين امور حلال نيز موجب كشيده شدن به حرام خالص مى شود. بنابراين, كسى كه مى خواهد در امر دينش ايمن باشد, بايد از زيادى هاى حلال نيز اجتناب كند تا در حرام واقعى نيفتد. ۵
۰.مؤيّد مطلب او, حديث مشهورى است كه رسول خدا مى فرمايد:انما سُمّى المتّقون المتّقين لتركهم ما لابأس به حذراً عما به بأس. ۶
1.همان, ج۲, ص۷۹.
2.بحارالأنوار, ج۶۷, ص۱۷۴.
3.تفسير القرآن الكريم, ج۵, ص۲۰۷.
4.همان, ص۳۰۰.
5.همان, ج۲, ص۵۴.
6.مستدرك الوسائل, ميرزا حسين النورى, ج۱۱, ص۲۶۷.