مشاهده مى شود كه صدرالمتألهين براى تأييد مطلب خود به جملاتى به عنوان روايت استشهاد كرده است كه در هيچ يك از كتب روايى فريقين يافت نمى شود. بعضى از اين موارد به عنوان حديث قدسى يا حديث معصومان(ع) معرّفى شده است و اين در حالى است كه بعضاً حديث نيستند و فقط بر سر زبانها به عنوان حديث, مشهور و معروف شده اند. نمونه هايى از اين موارد, ذكر مى شود:
1. كنت كنزاً مخفياً فأحببت أن أعرف, فخلقت الخلق لأعرف. ۱
من گنج پنهانى بودم. دوست داشتم شناخته شوم. پس مخلوقات را آفريدم تا شناخته شوم.
2. لولاك لما خلقت الأفلاك. ۲
اگر تو نبودى, فلكها را نمى آفريدم.
3. انّى جعلت معصية آدم سبباً لعمارة العالم. ۳
من معصيت آدم را وسيله اى براى آبادى جهان قرار دادم.
4. أنين المذنبين أحبّ اليّ من زجل المسبّحين. ۴
ناله گنهكاران در نزد من از صداى تسبيحِ تسبيح كنندگان, محبوب تر است.
5. قلب المؤمن عزّ لى. ۵
قلب مؤمن براى من عزيز است.
1.همان, ج۴, ص۲۵۸, ۳۸۶, ۳۸۷ و ج۵, ص۳۹۳ و ج۶, ص۱۵۵, ۳۷۰, ۳۷۸ و ۵۴۰ [;كامل بهائى, عماد الدين الطبرى, ج۱, ص۳۴; مشارق أنوار اليقين, ص۲۷; جامع الأسرار و منبع الأنوار, ص۱۰۲; نص النصوص, ص۹۱].
2.همان, ج۴, ص۱۳۳ و ج۶, ص۱۵۵ و ۲۹۸[; أنيس المؤمنين, ص۴; منهج الصادقين, ج۳, ص۱۰۹; نقد النقود, ص۷۰۶; مجموع القرائب, ص۲۵۰; نص النصوص, ص۳۰۴ و ۴۵۸].
3.همان, ج۵, ص۲۸[; شواهد الربوبية, ص۳۱۴; رياض السالكين, ج۳, ص۱۸۵].
4.همان, ج۳, ص۵۵ و ج۶, ص۹۴[; منهج الصادقين, ج۷, ص۳۸۱; شرح أصول الكافى, ص۷۰ و۶۸].
5.همان, ج۷, ص۱۵۵.