مراتب انس با قرآن در روايات - صفحه 75

۰.انّ للقرآن ظهراً وبطناً ولبطنه بطن الى سبعة أبطن. ۱

مولانا در «مثنوى» درباره بطون قرآن, تعبير به جانِ قرآن كرده است:

تو ز قرآن اى پسر ظاهر مبين-ديوْ آدم را نبيند جز كه طين
ظاهر قرآن چو شخص آدمى است-كه نفوسش ظاهر و جانش خفى است۲
و در جاى ديگر, هدايت انسان را در گرو ورود به لايه هاى معانى قرآن مى داند:

كه ز قرآن گر نبيند غير «قال»-اين عجب نبود ز اصحاب ضلال
كز شعاع آفتاب پر ز نور-غير گرمى مى نيابد چشم كور۳
به عقيده مولوى بايد علاوه بر گرمى خورشيد به فوائد ديگر آن نيز پى برد و از آن بهره جست; چرا كه در غير اين صورت, انسان به گوهر هدايتْ دست نخواهد يافت.
بعد از اين مقدمه به جستجوى دو مطلب در روايات مى پردازيم:
1) تعريف انس با قرآن;
2) شناخت نظامى كه در روايات مربوط به انس با قرآن وجود دارد, به طورى كه هر كس به فراخور حال خويش مى تواند از اين منبع فيض الهى بهره گيرد. اين نظام طولى از نگهدارى قرآن در منزل شروع مى شود و تا بالاترين مرتبه آن, يعنى عمل به قرآن, ادامه مى يابد. البته در پايان اين نوشتار, از يك مرتبه بالاتر ـ كه در اين تقسيم بندى نمى گنجد ـ سخن خواهيم گفت.
اگر اين نظامْ مورد پذيرش قرار گيرد, ثمره مهمّى خواهد داشت و آن, حصول (اخلاقِ تبليغ) است. سيره پيامبر(ص) در جذب افراد به اسلام, اين گونه بوده كه همه را به

1.عوالى اللئالى, ابن ابى جمهور, ج۴, ص۱۰۷ (ح۱۵۹). علاوه بر اينكه در كتب علوم قرآنى مشهور است كه «قرآن, هفتاد بطن دارد» در بعضى كتابهاى فقهى و اصولى نيز با تكيه بر همين شهرت, اصل آن را مفروغٌ عنه دانسته و درباره آن بحثها كرده اند. براى نمونه ر.ك: جواهر الكلام, محمدحسن النجفى الاصفهانى, ج۹, ص۲۹۵; كفاية الأصول, محمد كاظم الخراسانى, ج۱, ص۳۸; نهاية الأفكار, آقا ضياء الدين العراقى, ج۱, ص۵۶.

2.مثنوى, دفتر ششم, بيت ۴۲۴۷ـ ۴۲۴۸.

3.همان, بيت ۴۲۳۰ـ۴۲۳۱.

صفحه از 91