سير تدوين «غريب الحديث» - صفحه 99

از جمله آنها, كتابهاى سه مؤلف اوّليه: ابوعبيد هروى اوّل, ابن قتيبه دينورى و خطّابى بُستى بود. او اين سه كتاب را در كنار ديگر كتابهاى غريب الحديث نهاد و سپس همه آنها را در كنار كتابهاى غريب القرآن, گرد آورد و بدين گونه, كتاب «الغريبين» را سامان داد. او در ترتيب كتابش, واژه ها را مطابق با حرفهاى اصلى آنها و به شيوه الفبايى,تنظيم كرد و اين شيوه نو كه با اختصارى مناسب و بى اختلال و كاستى همراه گشته بود, استقبال شايانى را براى كتاب وى به ارمغان آورد و حتّى با پيدايش كتاب بسيار غنى و پر محتواى «الفائق» از نويسنده اى مشهور و توانا چون زمخشرى (م548ق) ـ كه ابن اثير, نام آن را بامسمّا مى خواند ـ از ميدان تحقيق و مطالعه كنار نرفت. ۱
روش ابو عبيد,روشى جارى و سارى براى قرنها باقى ماند و محور تكميل و اتمام غريب الحديث ها گشت. از اين رو, غريب نگاران ديگر به تكميل كتاب او رو آوردند; زيرا اگر كتاب او با همان روش ابداعى تكميل مى شد, نياز به كتاب جامع ديگرى و يا با روشى غير از آن, نمى بود. بر همين پايه, در قرن ششم, ابوموسى محمد بن ابى بكر بن عمر مدينى اصفهانى كه از سرآمدان عصر خود بود, هرآنچه را ابو عبيد دوم بدان دست نيافته بود, در كتابى به نام «المجموع المغيث فى غريبى القرآن والحديث» گرد آورد. ابن اثير در مقدمه «النهاية» درباره كتاب او مى گويد:«يناسبه قدراً وفائدة ويماثله حجماً وعائدة»; ۲ يعنى هم از نظر ارزش و بهره و هم از نظر اندازه و دستمايه, مانند كتاب ابو عبيد است. بزرگى اين كتاب و ادّعاى استدراك از سوى نويسنده آن, اين گمان را پديد آورد كه اگر كسى آن را در كنار كتاب ابو عبيد بگذارد, مى تواند ادّعا كند كه همه واژه هاى غريبِ حديث را يك جا گرد آورده است و اگر مشكل حجم زياد كتاب را حل نمايد, مُهر

1.به احتمال فراوان, ترتيب كتاب «الفائق», مانع از رو آوردن خوانندگانْ بدان شد; زيرا زمخشرى ترتيب الفبايى را برگزيد; امّا آن را كاملاً به كار نبرد. او اوّلين واژه غريب حديث را در ذيل حرف مربوط آورد; امّا ديگر واژه هاى آن حديث را به حرف مربوط به خود نبرد; بلكه در هما ن جا به شرح آنها پرداخت و اين, موجب گشت كه برخى واژه ها در ذيل حرف خود نيايند ( به عنوان نمونه, ر.ك: مادّه «صبر»).

2.النهاية, ص۹(مقدمه).

صفحه از 110