سخنان حجة الاسلام والمسلمين محمّدي ري شهري - صفحه 160

شناسى كافى است; ليكن حديث شناسى با يك تخصص امكان پذير نيست و نياز به سه چهار تخصص دارد. اگر كسى بخواهد حديث شناس شود, در گام اول, نياز به شناخت حلقه هايى دارد كه حديث را به معصوم متصل مى كنند. قرآن شناسى, اين حلقه ها را لازم ندارد. قرآن موجود, به اتفاق همه مسلمانها همان است كه بر پيامبر اكرم نازل شد و هيچ ترديدى هم در آن نيست: «لاريبَ فيه»;۱ ليكن در حديثْ بحث هست.
حديثى را مرحوم شيخ صدوق نقل كرده و او از ديگرى, از ديگرى تا مى رسد به يكى از معصومان. اين سلسله واسطه ها كه سند ناميده مى شود, قابل اعتماد نيست و شناخت سند, تخصص مى خواهد: آيا اين افرادى كه حديث را نقل كرده اند, انسانهاى درستى بوده اند يا خير؟ چه مذهبى داشته اند؟ از نظر وثوق و عدالت تا چه پايه اى بوده اند؟ تحقيق در اين زمينه, پژوهشگر را به علم رجال و تخصّص در شناخت سند احاديث مى رساند.
تخصص دوم, شناخت اصطلاحات يا صفات حديث است كه به آن, مصطح الحديث گفته مى شود. وقتى افراد سند را شناختيم و دانستيم كه اين حديث از معصوم صادر شده يا نشده, اينجا حديث, اصطلاحات و صفات مختلفى پيدا مى كند. گاهى حديث, متواتر است; يعنى تعدّد رجال سند, در حدّى است و به گونه اى است كه يقيين مى كنيم حديث از معصومْ صادر شده و قطعى الصدور است.گاه هم فقط يك نفر حديث را نقل كرده و يك رشته سند براى آن نقل شده است كه در اين صورت, خبر واحد است. اينكه يك حديثى صحيح است يا ضعيف يا موثّق, مُرسَل است يا مرفوع يا مقطوع و… اين عناوين, اصطلاحاتى است كه انواع احاديث با آنها شناخته مى شوند.
جمع بندى محقق و پژوهشگر نسبت به صدور و عدم صدور حديث هم

1.سوره بقره, آيه۲ .

صفحه از 166