دكتر سيد جلال الدين محدّث اُرمَوي - صفحه 136

كه الحق اُرومه فضل و جرثومه ادب است… ۱
و در جاى ديگر مى نويسد:
چند سال قبل, روزى كه شَرَف ديدار و صحبت فيضْ بارِ حضرت فاضلِ محقّق بزرگوار و سيدجليل عالى مقدار, جناب مستطاب, عمدة الفضلاء والمؤلفين, آقاى مير جلال الدين محدّث حسينى ارموى ـ أحسن اللّه توفيقه و تشديده و أجزل من كلّ عارفة مزيده و تأييده ـ دست داد… نظر به مراتب جدّ و جهد و نيروى مجاهدت و خلوص عقيدت و صدق عزيمت و نفوذ صريمت كه در حضرت معظم له سراغ داشتم و بروز شواهد و امارات كه مبشّر توفيق ايشان بود,… ۲
استاد همايى (متخلّص به «سنا») همچنين در قطعاتى كه به مناسبت انتشار كتابهاى تحقيقى محدّث ارموى سروده, به كرّات وى را ستوده است. وى در مادّه تاريخ پايان چاپ «شرح غررالحكم» آقا جمال خوانسارى مى گويد:

غرر آمِدى كه در آفاق-همچو خورشيد مشتهر باشد
شرح او از جمال خوانسارى است-كه به علم و ادب, سَمَر باشد
طبع از همّت محدّث گشت-كه ورا فضل بى شمَر باشد
بر وى الحق درود بايد گفت-كِشْ چنين دست پرهنر باشد
گر به كارى چنين موفّق گشت-مدد لطف دادگر باشد
اين چنين ره, كسى رود كاو را-جهد و توفيق, راهبر باشد
شد جلال و جمال با هم يار-كِش چنين جاودان اثر باشد
و در مادّه تاريخ طبع «تفسير گازُر» با تصحيح محدّث ارموى چنين سروده:

محدّث را بود الحق در اين كار-ميان همسران, حقّ تفاخر
هزارش آفرين, للّه دَرُّه-كه آورد از خزينه اين چنين دُر
مدد بى شبهه از توفيق حق داشت-فمن لم يُغنِهِ الحق مَسَّهُ الضُّر

1.تقريظ استاد جلال الدين همايى بر شرح غرر الحكم و دررالكلم.

2.از تقريظ استاد همايى بر تفسير گازُر.

صفحه از 141