معرّفي و نقد «عُيونُ الحِكم و المواعظ» - صفحه 177

رضا, صادق, باقر, سجّاد و رسول اكرم ـ صلوات اللّه عليهم ـ) بدون ذكر نامِ گوينده نقل كرده است كه طبعاً به اميرالمؤمنين(ع) منسوب شده اند. ۱
به همين خاطر است كه علامه مجلسى ـ محدّثى كه عميقاً به روايات ائمّه(ع) آشنا و آگاه است ـ بدون توجّه به آب و تاب ها و بزرگنمايى هاى مؤلّف در مقدّمه, در معرّفى «عيون الحكم» آورده است:
اين كتاب, بسيارى از كلمات حضرت امير(ع) و ساير ائمه را در بردارد. ۲
واسطى در مواردى بس اندك, از «نهج البلاغه» و «دستور معالم الحكم» و برخى ديگر از منابع نيز رواياتى را نقل كرده است; امّا مجموع اين نقلها از يك درصد, فراتر نمى رود. محقق محترم در تحقيق خود به نهايت كوشيده است اين موارد را مشخّص كرده,در پانوشت ها متذكّر شود.
از ميان مصادرى كه مؤلّف در مقدّمه ياد كرده, تنها «الفرائد والقلائد» و «منثورالحِكم» به چاپ نرسيده اند.
الفرائد والقلائد, كتابى است از اسفراينى كه همچنان به صورت نسخه خطّى مانده و يك نسخه از آن در كتابخانه مدرسه مروى تهران, موجود است. حاجى خليفه در «كشف الظنون» از اين اثر با نام «قلائد الحِكم وفرائدالكَلِم» نام برده است.
امّا مؤلّف «منثورالحِكم» همچنان براى ما ناشناخته است. حاجى خليفه در «كشف الظنون» از آن ياد كرده و درباره آن آورده است:
اين كتاب, مختصر است و در هشت باب, جملات حكمت آميز را گردآورده است, بدين ترتيب: باب اوّل در علم و عقل, باب دوم در زهد و عبادت, باب سوم در ادب گفتار, باب چهارم در ادب نفس, باب پنجم در

1.پيشتر گفتيم كه علّت پديد آمدن چنين اشكالاتى در نسخه هاى «عيون» چيست و بايد اضافه كنيم كه با تحقيق محقّق محترم, اين موارد رفع شده و كتاب, سامان يافته است.(ناشر)

2.بحارالأنوار, ج۷۸, ص۳۶.

صفحه از 183