معرّفي و نقد «عُيونُ الحِكم و المواعظ» - صفحه 179

اهل بيت(ع) است ۱ ] با ياد كرد نام واسطى, او را بدين گونه مى ستايد: شيخ اجلّ عالِم, كافى الدين ابوالحسن على بن محمد بن ابى نزار شرفيّه واسطى. ۲
همچنين در پايان نسخه خطّى و چاپى «مناقب» ابن مغازليِ واسطى داستانى درباره وى آمده است به اين مضمون:
ابوالحسن على بن محمد بن شرفيّه گويد: روز جمعه پنجم ذى قعده سال 580, قاضى عادل جمال الدين نعمة اللّه بن على بن احمد بن عطّار و امير شرف الدين ابوشجاع ابن عنبرى شاعر در دكان من در بازار ورّاقان (مستنسخان و كتابفروشانِ) شهر واسطْ حاضر بودند. شرف الدين از قاضى جمال الدين خواست تا كتاب «مناقب» را براى او بخواند. قاضى جمال الدين (ابن عطّار) از روى نسخه من كه به خطّ خودم نگاشته بودم و آن روز در دكّان من بود, شروع به خواندن كرد… ابو نصر قاضى عراق و ابوالعبّاس ابن زنبقه به انكار برخاستند… قاضى ابن عطّار, سخت آزرده شد و در حضور مردم, خداوند را به مقام اهل بيت پيامبرش قَسَم داد كه او (يعنى قاضى ابونصر) را عقوبت فرمايد… صبح فردا, شنبه ششم ذى قعده سال 580, خداوند, خانه او را به آب دجله فرو برد… اين رُخداد كه من آن روز ديدم, از شگفت ترين حادثه ها بود و مناقب آل محمد(ص) را به تصوير كشيد. من, على بن محمد بن شرفيّه, در اين باره سرودم:

يــا أيـهـا الـعـدل الـذى -هو عن طريق الحقّ عادل
[اى قاضى عادلى كه از راه حق, رويگردانى!]
على بن محمد بن شرفيّه گويد: من كتاب «مناقب» ابن مغازلى را در مسجد جامع واسط براى مردم خواندم… اين كار را طيّ مجالس ساليانه به انجام

1.ر.ك: فهرست نسخه هاى خطّى فارسى, احمد منزوى, ج۶, ص۴۴۲ . ويراستار

2.رياض العلماء, ج۴, ص۱۸۶.

صفحه از 183