حديث در اندلس - صفحه 130

فعّاليتشان تصريح شده يا نشده است. ۱ شاخت نيز به همين طريق, تأثير حديث بر حوزه فقه را مطالعه كرده است, با فرض اين كه خاستگاه هاى اصول فقه اسلامى, مبتنى بر حديث نيست.
شافعى (م204ق/820م) نخستين كسى بود كه با هدف وارد كردن حديث به قلمرو فقه, اصول فقه را پايه گذارى كرد; روشى كه شيوه رسمى گرديد و مقبوليت يافت. اين تلاش, با مقاومت مكاتب فقهى اوّليه روبه رو بود و در منابع, روند مواجهه بين اين دو گروه, رويارويى (اهل حديث) و (اهل رأى) ناميده شده است. ۲
هدف من در اين مقاله بررسى اين نكته است كه در چه زمانى ادبيات حديث و علم حديث, براى نخستين بار در اندلس معرّفى شد; چه افرادى پيشتازان اين معرّفى بودند و چه ارتباطى بين اهل رأى و اهل حديث در اندلس بوده است.
اين بررسى به شكل زير سامان يافته است:
بخش نخست: ارتباط اوائل با گسترش حديث در اندلس
مرحله نخست
1ـ1. معاوية بن صالح و صَعصعة بن سلاّم (حدود نيمه دوم قرن دوم هجرى/ هشتم ميلادى)

1.Muslim Tradition, p۲۲.

2.ر. ك: origins..., part I and part II. نظريه شاخت ,اخيراً از ديدگاه متداول اسلامى مورد نقد م.م. اعظمى قرار گرفته است: on schachts origins of Muhammadan Juris prudence, Riad, ۱۹۸۹. روش شاخت در تعيين تاريخ احاديث,از سوى مايكل كوك , مورد بررسى و ترديد قرار گرفته است. ر.ك: Eschatology, history and the dating of traditions. مقاله ارائه شده به سومين كنگره بين المللى (از جاهليت تا اسلام) (۱۹۸۵م ). من در نتيجه گيرى هايم به نظريه شاخت در تعيين تاريخ احاديث, باز خواهم گشت.

صفحه از 159